طلبه جوانی که 11 فرزند و 2 داماد دارد/ نگران نباشید! خدا روزیرسان است
طلبه جوانی که 11 فرزند و 2 داماد دارد/ نگران نباشید! خدا روزیرسان است
تعداد فرزندانمان هم هر اندازه که باشد اگر به برکت و لطف خدا امیدوار باشیم، حتما نیازهای مادی هم تأمین خواهد شد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مریم مرتضوی- روح زندگی در این خانه موج میزند. هر قدر هم که خسته و بیحوصله باشی، پا به این خانه که بگذاری، نشاط و شادابی بچهها حالت را جا میآورد و لبخند را مهمان لبهایت میکند.
البته اگر وقت باشد و چند ساعتی در این خانه بمانی، باید کمی صبر و حوصله را هم چاشنی لبخندهایت کنی تا از بازیگوشی و هیاهوی بچهها بیشتر لذت ببری. اشتباه نکنید! اینجا مهدکودک نیست؛ اینجا خانه پرجمعیتترین خانواده جوان ایرانی است. پدر 34ساله و مادر 32سالهای که 11بچه قد و نیم قد دارند. بزرگترین فرزند این خانواده 17سال دارد و 3 سال است که ازدواج کرده و کوچکترین آنها هم تقریبا یکساله است. حجتالاسلام محمدمسلم وافی یزدی، پدر این خانواده است؛ جوانی که قبل از ازدواج هم قصد تشکیل یک خانواده پرجمعیت و بانشاط را داشته و حالا بعد از 18سال که از زندگی مشترکش گذشته و پدر 11دختر و پسر شده، همچنان از ایده افزایش جمعیت شیعیان دفاع میکند. البته نظرات او درباره تربیت فرزند و سبک زندگی هم از مواردی است که این روزها با توجه به مطرح شدن بحث افزایش جمعیت، خواندنی و جالب توجه است. پدر و مادر این خانواده پرجمعیت، علاوه بر تلاش برای امرار معاش و تربیت فرزندانشان، در حوزه علمیه هم تحصیل میکنند و باور دارند که خدا روزیرسان بندههایش است و خود را در این میان واسطهای میدانند که روزی را به فرزندان خود برسانند. با پدر و مادر این خانواده پرجمعیت همکلام شدیم تا از سختیها و شیرینیهای داشتن 11فرزند بپرسیم.
تأمین مخارج و تأمین نیازهای 11بچه کاری نیست که از عهده هر کسی بربیاید! به هر حال این روزها بسیاری از خانوادههای جوان نگرانند که چطور با شرایط سخت اقتصادی کنار بیایند و مخارج خودشان و حداکثر یک یا 2 فرزندشان را تأمین کنند. شما چطور در این اوضاع با داشتن 34سال صاحب 11فرزند شدهاید؟
اگر کمی انتظاراتمان از زندگی را متعادل کنیم، میتوانیم به خوبی و خوشی زندگی کنیم. تعداد فرزندانمان هم هر اندازه که باشد اگر به برکت و لطف خدا امیدوار باشیم، حتما نیازهای مادی هم تأمین خواهد شد.
درست است اما به هر حال شما وسیله رساندن روزی به این 11بچه هستید. خودتان هم 34سال دارید و جوانید. لابد باید مدام در حال کار کردن باشید تا نیازهای مادی بچهها را تأمین کنید!
درست است که ما وسیله روزی رساندن هستیم اما بگذارید پاسخ تعجب شما را از قرآن کریم بدهم. خداوند در آیه 31سوره اسراء میفرماید که «وَ مَا مِن دَابَّةٍ فی الأَرْضِ إِلا عَلیالله رِزْقُهَا؛ هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست.» در کتاب بحارالانوار هم نوشته شده که پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «ازدواج کنید تا زیاد شوید؛ زیرا من در روز قیامت به واسطه شما بر سایر امتها مباهات میکنم.» من و همسرم این دستورات دینی را باور کردهایم و با ایمان کامل نسبت به روزیدهنده بودن خدا خواستیم در افزایش تعداد مسلمانان شیعه مذهب نقش داشته باشیم.
پس به اعتقاد شما کسی نباید نگران تأمین نیازهای نسل بعد از خودش باشد. در این میان رسیدگی کردن به تربیت و نیازهای عاطفی بچهها را چطور باید انجام داد؟
من باور دارم هیچکسی با داشتن فرزندان زیاد دچار مشکل نمیشود به این دلیل که روزی را خدا میرساند و تربیت بچهها هم بر عهده خداست که خود را مربی معرفی کرده است. در این شرایط، پدر و مادر وسیلهای برای رساندن روزی و تربیت هستند. در واقع مشکل کسانی که کم بودن روزی را دلیل فرزند کمتر میدانند این است که به رزاق بودن خداوند متعال باور ندارند و به اشتباه، خود را مسئول این کار میدانند. من چنین اعتقادی ندارم و خدا هم به درآمد کم من برکت بسیار داده بهطوری که در کسب روزی خانوادهام کمکهای الهی را بارها و بارها دیدهام.
وقتی درآمدتان کم است، چطور هزینههای خورد و خوراک و پوشاک و مسکن را تأمین میکنید؟ در واقع میخواهم بدانم این برکت الهی چطور وارد زندگی شما میشود و مصداق عینی مییابد؟
موضوع برکت پیدا کردن درآمد را باید در بطن زندگی جستوجو کرد. چون این مسئله چیزی نیست که بتوان با چند جمله آن را تعریف کرد و فرمول و قاعده مشخصی برایش بهدست آورد. برکت، به اراده خداست و چون خدا بر خودش فرض کرده که روزی مخلوقاتش را تأمین کند، پس طبق قاعدهای که برای ما انسانها نامشخص است امرش را اجرا میکند. در عین حال بسیاری از ما در زندگی شخصی و شغلیمان میتوانیم متوجه این موضوع شویم.
مادر خانواده: ماجرایی در این مورد نقل شده با این مفهوم که شخصی از یکی از علمای دین سؤال میکند که «چرا گفته شده پرداخت خمس روزی را تا 2برابر زیاد میکند؟ به هر حال همه ما میدانیم که اگر از 5 تومان، یک تومان را بهعنوان خمس پرداخت کنیم، 4 تومان برای ما باقی میماند. چرا میگویند دارایی فرد 10تومان میشود؟» آن عالم دینی در پاسخ میگوید: «سگ در هر بار تولید مثل، تولههای زیادی به دنیا میآورد اما گوسفند هر بار فقط یک بره میآورد. در عین حال گوسفند در برابر بسیاری از بیماریها حساس است و میمیرد اما بدن سگ مقاومت بیشتری دارد. با این استدلال لازم بود که روی زمین گلههای زیادی از سگ وجود داشت، درحالیکه تعداد گوسفندان بسیار بیشتر از سگهاست.» به این ترتیب خداوند هر چه را بخواهد تکثیر میکند و به همین ترتیب به داراییها برکت میدهد.
خانم وافی! شما از ابتدا با این خواست همسرتان که بچههای زیادی داشته باشید، موافق بودید؟ به هر حال زحمت و مسئولیت شما بهعنوان مادر بچهها بسیار سنگین و مهم است.
بله. همسرم از همان مجلس خواستگاری این مطلب را مطرح کرد که میخواهد تعداد فرزندانش زیاد باشد و این خواستهاش را با دلایل منطقی مطرح کرد. به همین دلیل من هم قانع شدم و خواسته او را پذیرفتم. البته خانوادهام تا اندازهای نگران سلامتیام بودند. اما برای آنها توضیح دادم که هدفمان از داشتن بچههای زیاد، زیاد شدن نسل شیعیان است. این نکته را هم باید باور کنیم که روزی ما بهدست خداست و نباید به بهانه تأمین معیشت خانواده از تولد بچهها جلوگیری کرد و نگران مادیات شد. ما هم هرچند که درآمد کمی برای زندگی داریم اما خداوند به لطف خود به همین درآمد کم برکت داده است به اندازهای که تا به حال محتاج کسی جز خدا نبودهایم.
پدر خانواده: من هم تا حد امکان در کارهای خانه به همسرم کمک میکنم. حتی وقتی به سفرهای تبلیغی میروم بچههایی را که مدرسه نمیروند با خودم میبرم تا کمکی به او کرده باشم. اگر هم سفرم در ایام تعطیلات باشد حتیالامکان همه خانواده را با خود میبرم تا هم تفریحی کرده باشند و هم در رسیدگی به بچهها کمک کرده باشم. در مورد تربیت بچهها هم سعی میکنم کوتاهی نکنم. البته بهنظرم باید در تربیت نخستین فرزند به خوبی دقت شود تا بقیه بچهها با الگو گرفتن از فرزند اول به درستی رفتار کنند. ما بچهها را بهگونهای تربیت کردهایم که حامی یکدیگر باشند و در عین حال اشتباهات یکدیگر را تذکر بدهند. به این ترتیب انس بیشتری با هم برقرار میکنند و کمتر به اسباب بازی و همبازیهای بیرون از خانه نیاز دارند. البته همسرم در تربیت فرزند بسیار کوشاست و در کنار مسئولیتهای بسیاری که در خانه دارد، در حوزه علمیه هم تحصیل میکند.
خانم وافی! شما از این نوع همکاری در خانوادهتان رضایت دارید؟
بله. این موضوع را یادآوری کنم که همسر من بهدلیل مشغلههای شغلی خیلی کم در خانه حضور دارد اما همان زمان کم را هم بهطور کامل به امور خانواده رسیدگی میکند. کنار بچهها مینشیند و با آنها با زبان خودشان صحبت میکند و حتی با آنها مشغول بازی و شوخی میشود. بهطور کلی من باور دارم که تربیت خوب فرزندانم و ادب آنها بهدلیل توجه پدرشان است که رابطه خیلی خوبی با آنها برقرار کرده. حتی زمانی که خسته از محل کار به خانه میآید و بچهها سرو صدا میکنند نهتنها ناراحت نمیشود بلکه با آنها بازی میکند تا آنها از آمدن پدر به خانه خوشحال باشند. در کارهای منزل هم به من کمک میکند و هر بار به سفرهای تبلیغی میرود چند تا از بچهها را با خودش میبرد تا کار من کمتر شود.
آقای وافی شما در ضمن صحبتهایتان بارها به لطف و حکمت خدا اشاره کردید. میتوانید نمونههای ملموس و قابل درک را برای ما هم مثال بزنید؟
حقیقت این است که درآمد من در ظاهر برای گذران زندگی و پرداخت هزینه خوراک و پوشاک بچهها کافی نیست. اما همیشه ایمان داشتهام که خدا حکیم و روزیرسان است. در حال حاضر تلاش خودم را میکنم تا همسر و بچههایم را از لحاظ مادی تأمین کنم، هرچند که میدانم در نهایت خداست که باید روزی بچهها را برساند. تا به حال هم همینطور بوده و من در حد توان خودم نمیدانم که به تنهایی و بدون یاری خدا توانسته باشم از عهده مخارج خانواده برآیم.
با این توضیح، با چنین درآمد کمی میتوانید امکانات رفاهی هم برای بچهها فراهم کنید؟
سعی میکنیم که لوازم و اسباب ضروری را برای آنها فراهم کنیم. اما قبل از آن میدانیم بچههایی که با یکدیگر بازی میکنند نیاز زیادی به اسباببازی ندارند. در عین حال باید بچهها را بهگونهای تربیت کرد که مادیات و لوازم بازی دنیایی چندان برایشان مهم نباشد و در این مورد بهانهگیر نباشند. ما هم در این زمینه سعی میکنیم با آنها صحبت کنیم و گاهی در بازی آنها شرکت کنیم تا نشاط بازی را بهتر بچشند. حین همین بازیهاست که نکات تربیتی را هم به آنها آموزش میدهیم بهطوری که بیشتر بهخاطر بسپارند و از یاد نبرند. البته جای تأسف دارد که توجه به نکات دینی در جامعه ما کم شده. خانوادهها از اینکه نکند بچه بهخاطر برخی نداشتهها ناراحت شود هر چیزی که بخواهد بلافاصله برایش تهیه میکنند ولی غافل از اینکه سختیها، انسانهای بزرگ تحویل جامعه میدهد؛ یعنی گاهی لازم است که کودک و نوجوان کمبودها و کاستیهایی را تجربه کند تا در زندگی بزرگسالیاش موفق باشد.
تربیت بچهها را هم با همکاری یکدیگر انجام میدهیم، چون پدر و مادر هر دو در این مورد مسئول هستند و نباید پدر خانواده به بهانه مشغلههای زندگی از این موضوع غافل شود، همانطور که مادر هم در این مورد نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. چون بچهها بیشتر اوقات خود را در کنار مادر هستند و از رفتار و کارهای او الگو میگیرند. به همین دلیل خوب است که جوانها قبل از ازدواج به موضوع تربیت فرزندان آینده خودشان توجه داشته باشند و با کسی ازدواج کنند که از لحاظ اخلاق و رفتار مورد رضایت خدا باشد تا بتواند مادر یا پدر خوبی برای بچههایش باشد.
خانم وافی! پرسش دیگری که درباره تولد بچههایی با فاصله سنی کم برای مردم مطرح میشود، این است که آیا این زایمانهای مکرر به سلامت شما یا فرزندانتان آسیبی نرسانده؟
نه. به هیچ وجه. به لطف خدا هم خودم از لحاظ سلامتی در وضعیت خوبی هستم و هم فرزندانم با سلامتی جسمی و ذهنی خوبی زندگی میکنند. البته این نکته را هم یادآوری کنم با وجود اینکه خانواده همسرم به بچه زیاد معتقد هستند، خانواده من چنین نظری ندارند و بهدلیل بارداریهای متعدد نگران سلامتی من هستند.
پس با وجود این خودتان تمایل داشتهاید که فرزندان زیادی داشته باشید؟
بله. خانواده من تصور میکنند که همسرم اینطور دوست دارد و من هم به خواسته او عمل میکنم. درصورتی که اینطور نیست و من هم در مورد داشتن چندین فرزند با همسرم هم عقیده هستم.
بچههای مسئولیتپذیر
مسئولیتپذیری بچهها، یکی از قواعد مهم در خانواده وافی است. همه بچهها از کودکی یاد میگیرند که باید در قبال یکدیگر مسئول باشند، عیبهای یکدیگر را با مهربانی گوشزد کنند و تا اندازهای که میتوانند به خواهر و برادرهای خود کمک کنند. پس نباید تعجب کرد که دختر 8 ساله این خانواده به برادر کوچکتر از خودش غذا بدهد یا پسربچه 5 ساله خرید خانه را انجام بدهد. حجتالاسلام محمد مسلم وافی درباره مسئولیتپذیری بچهها ایدههای جالبی دارد. او میگوید: «بچهها تا زمانی که با اسباب بازی به خاله بازی و ماشینبازی و جنگ و جدال کودکانه مشغول هستند بهطور مداوم رفتارهای پدر و مادر و سایر بزرگترها را الگوی خود قرار داده و تکرار میکنند. در حقیقت رفتار کودک یک نمونه کپی شده از رفتار والدین و اطرافیان او است. در نتیجه یکی از شیوههای بسیار مهم در تربیت کودک آن است که والدین توجه داشته باشند که کودک هر لحظه مراقب رفتار آنهاست. به این ترتیب پدر و مادر میتوانند به خوبی مسئولیتپذیری را به فرزندان خود آموزش بدهند».
آموزش اخلاق و امور دینی
آموزش مسائل دینی و اعتقادی یکی از مهمترین دستورالعملها در خانواده وافی است. پدر خانواده در اینباره میگوید: «پدر و مادر باید بدانند همانطور که برای تأمین نیازهای مادی فرزند خود مسئول هستند، در برابر تأمین نیازهای معنوی او هم موظفند. نیازهای معنوی مثل نماز خواندن را از راههای گوناگونی میتوان به کودک یاد داد. یکی از این شیوهها که به هیچ وجه نباید از آن غافل بود، آموزش بهطور مستقیم است. یعنی پدر جلو بایستد و پیشنماز باشد و اعضای خانواده پشت سر او نماز بخوانند».
احترام گذاشتن به دیگران هم یکی از آموزههای مورد تأکید در پرجمعیتترین خانواده جوان ایرانی است، بهطوری که پدر خانواده در اینباره اعتقاد دارد:«برای اینکه کودک یاد بگیرد به دیگران و بهخصوص به پدر و مادرش احترام بگذارد، شیوههای مختلف آموزشی وجود دارد؛ مثلا میشود از طریق صحبت کردن او را به این کار تشویق کرد. میتوان با جدیت یا حتی سرزنش به این کار وادار کرد. البته درست است که پدر و مادر بهدلیل سرپرستی کودک میتوانند خواستههای خود را با اجبار به او تحمیل کرده و کودک یا نوجوان خود را وادار کنند تا مطابق میل آنها رفتار کند اما احترام گذاشتن موضوعی نیست که نوجوان آن را با زور بپذیرد و انجام دهد.
بهعبارت دیگر والدین میتوانند فرزندان خود را مجبور کنند خیلی از کارها را مطابق میل و خواسته آنها انجام دهند ولی نمیتوانند آنها را وادار کنند بهخودشان، بزرگترها و بقیه مردم احترام بگذارند. از طرف دیگر باید توجه داشت که احترام همیشه از طریق مهربانی کردن و خوشرفتاری بهدست نمیآید. گاهی اوقات لازم است پدرها و مادرها در رفتار با فرزند خود جدیت داشته و گاهی لازم است نرمخو باشند چرا که مهربانی کردن بیش از اندازه با کودک یا نوجوان موجب میشود فرزند احساس خودمحوری کرده و به سختی به پدر و مادر خود احترام بگذارد و از آنها اطاعت کند».
همه آنچه درباره خانواده وافی میخواهید بدانید
خانواده وافی لقب پرجمعیتترین خانواده جوان ایرانی را بهخود گرفتهاند. چرا؟ چون حجتالاسلام محمدمسلم وافی یزدی با داشتن 34سال پدر 11فرزند است و همسر 32سالهاش مادر این بچههاست. البته 2 دختر بزرگ این خانواده در حدود 14سالگی ازدواج کردهاند. پدر خانواده درباره فرزندانش میگوید:« به لطف خدا همه فرزندانم متدین، درس خوان و مطیع پدر و مادر هستند». اما ایده داشتن فرزندان زیاد از چه زمانی به ذهن این زوج جوان خطور کرده است؟ وافی در اینباره به خانواده پدریاش اشاره میکند و میگوید:«پدرم هم دارای 18فرزند است، 9دختر و 9پسر. او قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مبارزین سیاسی بود و بعد از آن به دستور شهید رجایی بهعنوان فرماندار شهر بافق در کرمان منصوب شد. فرمانداری سبزوار و معاونت کمیته امداد امام خمینی(ره) ازجمله مسئولیتهای دیگر پدرم بوده و در حال حاضر یکی از استادان سطح یک و 2 در حوزه علمیه است». وافی در حال حاضر در حوزه علمیه مشغول تحصیل است و در عین حال مسئولیت گروه جهادی فرهنگی روایتگران نور را بر عهده دارد که طلبههایی را به استانهای گوناگون اعزام میکنند. میگوید: «در مرکز تخصصی تبلیغ روش کلاس داری دینی را هم تدریس میکنم. البته تبلیغ دین یکی از وظایف طلبهها به شمار میآید و من هم بهعنوان طلبه از این قاعده مستثنی نیستم».