تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند، باید ازدواج نماید. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲

تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند، باید ازدواج نماید. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲

تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله : مَنْ اَحَبَّ اَنْ یَلْقَى اللّه‏َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلقَهُ بِزَوجَةٍ ؛
خانواده گلخانه ای، پر از محبت و احساس، سازندگی، و آینده نگری است. کانون خانواده، محیطی پر از شور و شادی و پیوندی به گذشته و پلی به آینده است و هیچ اجتماعی به اجتماع خانواده نمی رسد. خانواده اجتماع مقدسی است.
با وجود چتر زیبایی چون خانواده (والدین، همسر ، فرزندان ، بردار و خواهر) تنها ماندن چرا.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاخیر ازدواج معضل جامعه» ثبت شده است

تاخیر در ازدواج ، معضلی که جامعه را تهدید می کند

اردبیل - ایرنا - در دهه های اخیر بالارفتن سن ازدواج در جامعه ایرانی بعنوان معضلی مهم خودنمایی کرده وتداوم و سرعت گرفتن این روند می تواند خسارت های زیادی به جامعه وارد آورد.

 

از دیدگاه جامعه شناسی،ازدواج یک قرارداد اجتماعی و ضامن بقای نسل انسان است و آرامش و امنیت در یک جامعه، نتیجه ازدواج سالم و محیط آرام بخش خانواده است. 
ازدواج علا وه بر پاسخگویی به نیاز های جنسی و عاطفی فرد، نیاز های اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم می کند و به خاطر اهمیت و تاثیری که دارد، به عنوان هنجاری پذیرفته شده در تمامی کشور های دنیا به حساب می آید. 
از آنجائیکه ازدواج عامل پیدایی خانواده ، دوام و بقای زندگی اجتماعی است تاخیر و عقب افتادن آن باعث تاخیر در پیدایش و شکل گیری خانواده های جدید و در نتیجه ایجاد بحران های اجتماعی می شود. 
امروزه در ایران ماهیت و اشکال ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در خانواده و جامعه، و به طور کلی الگوی همسر گزینی و نظام خانواده، ازدواج های نا موفق و طلاق های زود هنگام و بالا رفتن توقعات برای آغاز زندگی، تغییر در نگرش افراد و انتظاراتی که از زندگی مشترک دارند عملا ً ازدواج را دچار مشکلات جدی کرده است که از جمله این مشکل ها افزایش سن ازدواج جوانان می باشد.
بسیاری از روانشناسان و کارشناسان مسائل خانوادگی معتقدند تاخیر در سن ازدواج یعنی سن شروع و به اصطلا ح وارد شدن به ازدواج در میان جامعه ایرانی یکی از چالش های اساسی و مهم است که در صورت عدم کنترل آن این چالش می تواند تبعات جمعیتی، اجتماعی و روانی فراوانی بدنبال داشته و به یک بحران اجتماعی تبدیل شود. 
آمار های موجود نشان می دهد که میانگین سن ازدواج مردان در ایران در سال های گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته و برای مردان به حول و حوش سال 7/26 و برای زنان 7/23 سال رسیده است. 
یک کارشناس اجتماعی گفت: عوامل اجتماعی و اقتصادی متعددی در دیرسی ازدواج تاثیر دارد اما عامل اصلی براساس دیدگاه جامعه شناختی؛ تغییر و تحولات حاکم بر جامعه ایران و گذر از نظام سنتی و حیات اجتماعی مربوط به آن و ورود در نظام اجتماعی نوین بر پایه تحولات و دگرگونی های بوجود آمده در ارزش ها، نگرش ها ، ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و به تبع آن توسعه آگاهی های اجتماعی است. 
دکتر شفیع شفیعی به خبرنگار ایرنا افزود: نامتوازن بودن این تحولات و هم زمانی تبعیت نظام اجتماعی جامعه از سه دوره تحول تاریخی از نظام سنتی به صنعتی و مدرن و به تعبیر تافلر موج اول، دوم و سوم ، ساختارهای اجتماعی از جمله خانواده و ازدواج را نیز دچار تنش و اختلال نموده است. 
وی بیان کرد: بر اساس تحقیقات انجام گرفته تحصیلات عالی زنان ، اشتغال زنان ، تغییر در ارزش ها، دشواری دسترسی به زوج مناسب ، میزان آزادی در انتخاب همسر ، سطح زندگی اقتصادی و اجتماعی ، گرایش به رفتارهای فردگرایانه و مهاجرت پسران به شهرها از عوامل تاخیر در ازدواج به شمار می رود. 
وی ادامه داد: همچنین عدم تناسب بین زنان و ومردان ازدواج نکرده ، بالا بودن انتظارات و سختگیری در انتخاب همسر، نداشتن شغل مناسب، فقر خانواده، موقعیت اجتماعی خانواده ، وضع ظاهری ، بالا رفتن میزان تحصیلات ، وضعیت مسکن جوانان، میزان درآمد خانواده ، استقلال طلبی، فشار اجتماعی و تغییر در روش انتخاب همسر و گسترش محدوده آن از دیگر عوامل مهم تاخیر در ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج است. 
شفیعی گفت: پایین آمدن سطح تقاضا برای تشکیل خانواده، خویشتنداری جنسی، احتمال رفتارهای پرخطر جنسی و شیوع بیماری های همچون ایدز، بالا رفتن سن بارداری در میان زنان، افزایش خطرات جسمی مانند نازایی، ناتوانی جنسی، افزایش زندگی تک زیستی، وارد شدن فشار روحی، روانی و افسردگی را باعث می شود. 
وی اضافه کرد: همچنین اضطراب و بروز سرخوردگی های عاطفی و روانی در فرد، به وجود آمدن بسیاری از امراض روانی ، افزایش آسیب های اجتماعی از جمله خودکشی، روابط نامشروع و در نهایت زیاد شدن فاصله سنی والدین با فرزندان از تبعات منفی بالا رفتن سن ازدواج می باشد. 
وی با بیان اینکه یکی از تبعات افزایش سن ازدواج ایجاد فاصله بین والدین و فرزندان است ، افزود: به موجب فاصله نسلی، شکاف و در مواردی تضاد نسلی به وجود می آید و همین امر همراه با بزرگ شدن بچه ها اختلا ف سلیقه و نگرش های متفاوتی را در درون خانواده به ثمر می رساند. 
این کارشناس اجتماعی ادامه داد : هر چه سن والدین بالاتر رود، شکاف نسلی بیشتر و درک متقابل والدین و فرزندان کمتر می شود و در نهایت اینکه حوصله و وقت آزادی که والدین در جوانی برای فرزندان دارند، با بالا رفتن سن ازدواج کاهش می یابد. 
وی گفت: ازدواج در سن بالا تضمینی برای موفقیت در ازدواج نبوده و باعث کاهش درک متقابل فرزند و والدین و باعث ایجاد اختلال در آموزش و تربیت فرزندان می شود. 
شفیعی بیان کرد: این امر وقتی تشدید می شود که در جامعه ای مثل ایران که سایر نهادهای جامعه از جمله نهادهای آموزشی، تربیتی و فرهنگی در انجام وظایف خود کوتاهی می کنند ، وظایف تربیتی و آموزشی هم برعهده خانواده ها گذاشته شده می شود. 
وی افزود: بنابر این با توجه به سیاست های کلی جمعیت به نظر می رسد باید با ایجاد تعادل و تحول در شرایط و ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مرتبط با نهاد ازدواج نظم حاکم بر این نهاد را در چارچوب نیازهای جامعه ارتقاء بخشیده و از بروز بحران دیررسی ازدواج و تبعات منفی آن جلوگیری کرد. 
یک کارشناس روانشناسی نیز در این خصوص می گوید: تاخیر در ازدواج موجب ایجاد آسیب افزایش تفاوت سنی بین والدین و فرزندان و در نتیجه اختلال در ایجاد ارتباط منطقی و صمیمی بین دو نسل می کند. 
فاطمه خلیلی افزود: اختلاف بین والدین و فرزندان یا همان فاصله بین نسل ها موضوعی مهم و مورد توجه روان شناسان است؛ زیرا از گذشته تاکنون همواره این دو نسل با یکدیگر در تضاد و تعارض بوده اند و هم اکنون نیز با افزایش سن ازدواج این فاصله محسوس تر شده است. 
افزود: با بررسی علل این مساله در می یابیم که بسیاری از والدین به تصور اینکه نیاز فرزندانشان صرفاً در تهیه لباس زیبا و تغذیه مناسب خلاصه می شود، از ایجاد جو صمیمانه و ارتباط دوستانه با آنان خودداری می کنند و در وصورت تفاوت سنی زیاد این ارتباط آسیب هم می بیند . 
وی گفت: پدر و مادرها به این دلیل نمی توانند با فرزندان نوجوان خود روابط صمیمانه برقرار کنند که آنان را با زمان نوجوانی خود مقایسه می کنند و انتظار دارند مانند فرزندان آن زمان رفتار کنند، حال آنکه خودشان نیز در آن ایام با والدین خود در تضاد بودند و همین مشکل را داشتند. 
وی ادامه داد : این اختلاف سلیقه که در بسیاری از خانواده ها به چشم می خورد، اغلب به کشمکش و تعارض بین والدین و فرزندان منجر می شود ، چون پدر و مادر سعی می کنند خواسته فرزند خود را نادیده بگیرند و عقیده خود را به او تحمیل کنند. 
وی گفت: در مقابل نوجوان هم به هر طریقی مقاومت می کند برای آنکه دوست دارد به خاطر دل خودش زندگی کند و سلیقه، اعتقادات و ارزش های خود را به کار ببندد ، به همین دلیل نافرمانی کرده و تعارض به وجود می آورد. 
خلیلی افزود: در دوران نوجوانی وظایف والدین سنگین تر می شود؛ زیرا در این ایام نوجوان از والدین فاصله می گیرد و اوقات خود را بیشتر با دوستان و همسالان می گذراند یا در تنهایی سپری می کند و اگر پدر و مادر حتی در کارهای کوچک او دخالت کنند، واکنش نشان می دهد، زیرا آن را تهدید بزرگی علیه خود به حساب می آورد و به طور کلی از لحاظ احساسی از خانواده جدا می شود. 
وی بیان کرد: والدین، فرزند را برای زندگی در آینده تربیت نمی کنند ، معیارهای تعلیم و تربیت آنها بیشتر به گذشته نظر دارد ، آنان تلاش می کنند با الگو قرار دادن خویش از فرزندشان انسانی شبیه خود بسازند ، آن هم با معیارها و باورهایی که در سن و سال خودشان قبول می کنند و می پذیرند و ممکن است برای فرزند نامفهوم باشد. 
خلیلی ادامه داد : اقتضائات سنی معمولاً نادیده گرفته می شود و والدین حتی خطاهای خویش را در دوران نوجوانی و جوانی تجربه های شخصی می پندارند و تجربه آنها را برای فرزندان قبیح تصویر می کنند. 
به گزارش ایرنا ، به نظر می رسد بالا بودن فاصله سنی بین والدین و فرزندان باعث می شود والدین اغلب فرزندانشان را در معرض خطر و تمایل به آن فرض می کنند. آنها اراده و اختیار نسل های جوان را برای پرهیز و امتناع قبول ندارند و همواره می کوشند با نظارت دقیق جوانان را از آسیب ها مصون نگه دارند. 
اعمال محدودیت درباره دوست یابی، نحوه لباس پوشیدن، معاشرت و حتی صحبت و اظهار نظر کردن، تفاوت های فکری و شئون رابطه میان نسل ها را به صورت منفی تجلی می دهد و راه زندگی آنان را از یکدیگر جدا می کند. 
تجربه سال های اخیر نیز گواهی می دهد محدودیت و محرومیت آنجا که نابجا یا بیش از اندازه باشد، نتیجه کاملاً معکوسی در پی دارد و مخفی کاری و تضعیف رابطه صادقانه را موجب می شود. 
تصویر ناعادلانه و مخربی که گاهی بزرگ ترها از نسل جوان می سازند و آنها را به بی اعتنایی نسبت به آموزه های دینی، ریشه های تاریخی و شئون اصیل رفتاری متهم می کنند، نتیجه همین ناتوانی در انتقال مفاهیم، دریافت بازخورد و اختلافات ناشی از رابطه ناقص است. 
نارسایی در انتقال میراث گذشتگان و تجربه های صحیح و کاربردی به دلیل آشکار کردن تضادها و ناهمگونی ها در خط مشی زندگی و اختلافات کلامی بتدریج یا یکباره به شکاف عمیق میان نسل ها دامن می زند و مشکل را حادتر می کند. 
گزارش : مینا میرقاسمی 8124/530      به نقل از  http://www8.irna.ir/fa/News/81410068/

عبدالله عاصی
۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۷:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر