تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند، باید ازدواج نماید. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲

تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند، باید ازدواج نماید. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲

تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله : مَنْ اَحَبَّ اَنْ یَلْقَى اللّه‏َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلقَهُ بِزَوجَةٍ ؛
خانواده گلخانه ای، پر از محبت و احساس، سازندگی، و آینده نگری است. کانون خانواده، محیطی پر از شور و شادی و پیوندی به گذشته و پلی به آینده است و هیچ اجتماعی به اجتماع خانواده نمی رسد. خانواده اجتماع مقدسی است.
با وجود چتر زیبایی چون خانواده (والدین، همسر ، فرزندان ، بردار و خواهر) تنها ماندن چرا.

جمعیت ایران در سراشیبی کاهش نرخ باروری

جمعیت ایران رو به پیری می‌رود،اما زوج‌های جوان همچنان تمایلی به فرزندآوری ندارند یا اگر دلشان بخواهد که فرزندی هم داشته باشند تا برای روزهای تنهایی شان در کنارش بماند،شرایط اقتصادی و معیشتی این اجازه را نمی‌دهد.از سویی دیگر،زوج‌های نابارور هم که می‌توانند با یکسری درمان‌ها دارای فرزند شوند با هزینه‌های بالای داروهای باروری که بیمه تحت پوشش قرار نمی‌دهد،روبه‌رو هستند.

کد خبر۳۶۵۷۱۷

تاریخ انتشار:۲۸ آذر ۱۳۹۲ - ۰۸:۱۵-19 December 2013

سارا غضنفری در مطلبی در تهران امروز نوشت: زنگ خطر کاهش نرخ باروری در ایران به صدا در‌آمده است.کارشناسان جمعیت یک صدا اذعان داشته‌اند،که جمعیت ایران در خطر پیری قرار گرفته است و تا 30 سال دیگر شاهد جمعیت میانسال در ایران خواهیم بود. زوج‌های ایرانی رغبتی به فرزندآوری ندارند و از دلایل این موضوع می‌توان از نبود شرایط متعادل اقتصادی،معیشتی و فرهنگی نام می‌برند.کاهش نرخ باروری در ایران جزو دغدغه‌های اصلی مسئولین شده است تا جایی‌که دیروز دکتر سیدحسن هاشمی،وزیر بهداشت و درمان،در اولین کنگره بین‌المللی اخلاق تولید مثل در جهرم افزود: «براساس آخرین سرشماری انجام شده در سال 90 نرخ کلی باروری در کشور به 1.8 سقوط کرده است و ضرورت دارد در این خصوص تدابیری اندیشیده شود.»از سویی دیگر،دکتر محمدرضا رضایی نماینده مردم جهرم،در مجلس شورای اسلامی،«کاهش رشد جمعیت را از نظر اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و امنیتی تهدیدی برای کشور عنوان کرده است.» 

دکتر سلیمان عباسی،عضو کمیسیون بهداشت مجلس در گفت‌وگو با تهران امروز،درباره تبعات پایین آمدن نرخ باروری در کشور چنین می‌گوید: «در بحث جمعیت در کشور ایران،با توجه به آمار و ارقامی که نشان داده می‌شود،حرکت جمعیت ایران رو به سالمندی است.این موضوع می‌تواند پیام خوبی برای آینده نداشته باشد.زیرا وقتی جمعیت رو به سالمندی می‌رود،نیاز به دارو، درمان، مراقبت،نگهداری مخصوص سالمندی دارند،در این شرایط باید نسلی وجود داشته باشد که از این میانسالان مراقبت کند،یعنی آن تعداد نیروی جوانی هم که وجود دارد،صرف این مسائل می‌شود،آن وقت از تحرک،پویایی،پیشرفت کشور کاسته می‌شود.این یک امر مهمی است.بنابراین باید در این زمینه حرکت کرد و این پویایی،تازه نفسی و تحرک را در نسل آینده و جوان تقویت کرد اگر نه با مشکلات زیاد مواجه خواهیم شد و گاهی با مشکلات امنیتی هم روبه‌رو خواهیم شد

راهکارهای افزایش جمعیت در ایران

نماینده مجلس نهم درباره راهکارهای افزایش جمعیت به تهران امروز، می‌گوید: «با این شرایطی که برای جمعیت به‌وجود می‌آید،باید برایش راهکارهای مناسبی اندیشید.در قدم اول،آن محدودیت‌هایی که برای کاهش جمعیت دیده شده بود،مانند:فرزند سوم به بعد که بیمه نمی‌شد،اکنون تحت پوشش بیمه قرار می‌گیرد یا برای فرزند سوم به بعد که هزینه نگهداری و مهد کودک به خانواده پرداخت نمی‌شد،الان پرداخت می‌شود.مرخصی زایمان هم از 6 ماه به 9 ماه افزایش پیدا کرده است.اینها یکسری از اقدامات اولیه بوده است که آن محدودیت‌هایی که برای کاهش جمعیت بوده است،برداشته شده است.در قدم بعدی،باید بسترهای مناسبی برای افزایش و تولید نسل به‌وجود بیاید.

اینجا دو موضوع مطرح است:اول،در حقیقت نظام مراقبت از مادر باردار که بقوه خودش باقی است.یعنی برای مادری که دوران بارداری را طی می‌کند،سلامت باشد تا بتواند فرزند سلامتی را به دنیا بیاورد،این نظام مراقبت همچنان برقرار است.نکته بعدی،این است که منظور از افزایش جمعیت،جمعیت با کیفیت است.در بعضی مواقع عده‌ای این چنین مطرح می‌کنند که فقط تعداد جمعیت افزایش پیدا کند.در صورتی که وقتی مادری بیمار است،ممکن است فرزند ناقص یا بیماری را به دنیا بیاورد.بنابراین برای اینها آن محدودیت‌ها و مراقبت‌های پزشکی برای سلامت جان مادر یا در خانواده اگر بیماری وجود دارد که منجر به وجود آمدن فرزند ناقص می‌شود،لحاظ شده است.در موضوع افزایش جمعیت بهتر است،خانواده‌ها فرزند باکیفیت به‌دنیا بیاورند،خانواده‌هایی که توانایی مالی دارند یا از لحاظ فرهنگی،علمی و اجتماعی در جایگاه مناسبی قرار دارند و شرایط فرزندآوری و تربیت فرزند را دارند،وارد این حوزه بشوند

برای فرزند آوری باید فرهنگ‌سازی شود

سلیمان عباسی،تاکید می‌کند: «عده‌ای مطرح می‌کنند،برای فرزندآوری نیاز به اقتصاد،امکانات و خانه داریم.باید در نظر بگیریم در کشورهای بسیار پیشرفته هم با این مشکل جمعیتی مواجه هستیم.به‌طور مثال،در سفری که به ژنو داشتیم،در آن کشور با توجه به امکانات رفاهی خوبی که در آنجا وجود دارد،در مورد فرزندآوری یک نگرانی جدی برای مسئولان وجود داشت و آن این بود که آنها می‌دانند تمام افرادی که در آن کشور وجود دارند،غریبه هستند و مهاجرند و از کشورهای دیگر آمده‌اند.یعنی از نسل خودشان کسی را در آن کشور ندارند و این خطر بزرگی برای کشور محسوب می‌شود.آنها با این همه خدمات رفاهی هم که دارند،فرزند کمتری دارند.به همین دلیل به این نتیجه می‌رسیم که نقش اقتصاد یا اینکه باید همه شرایط مهیا باشد تا صاحب اولاد شویم،تفکر مناسبی نیست.بلکه چه بسا در بین فرزندانی که به دنیا می‌آیند،قطع به یقین یکی،دو نخبه در بین آنها به‌وجود خواهند آمد تا وضع اقتصادی کشور و مشکلات را کاهش دهند.» از سویی دیگر،«این مسائل نشان می‌دهد،برای داشتن جمعیت با کیفیت وضعیت اقتصادی تاثیرگذار است،ولی قطعی نیست.بلکه بافت و تربیت خانواده نقش مهمی در رشد جامعه دارد.پس باید فرهنگ‌سازی شود،مردم تشویق شوند،خانواده‌هایی که از لحاظ اقتصادی و علمی در سطح بالایی قرار دارند،رو به فرزند آوری بیاورند،تا شاهد یک جمعیت با کیفیت و جوان باشیم

هزینه داروهای ناباروری بسیار زیاد است

«هنوز اثبات نشده است وضعیت آلودگی هوا روی عدم باروری تاثیرگذار است.کارشناسان باید این مسائل را بعد از تحقیق و مطالعه به مجلس ارائه کنند تا درباره آن تصمیم‌گیری شود.اما در مورد داروهای باروری،هزینه‌هایش بسیار زیاد است.بسیاری از خانواده‌ها تمایل به فرزندآوری دارند،اما چون هزینه‌های داروهای ناباروری زیاد است، نمی‌توانند از این داروها استفاده کنند.بنابراین یکی از روش‌های دیگری که باید به عنوان خدمات خوب به مردم ارائه داد،همین است.شاید ما برای فرزندآوری فرهنگ‌سازی کرده باشیم،ولی خانواده‌ای که خودش علاقه‌مند است نیاز به فرهنگ‌سازی ندارد.اما شرایط طوری است که نمی‌تواند صاحب اولاد شود،در نتیجه باید داروهای ناباروری تحت پوشش بیمه قرار بگیرد تا زوج‌هایی که علاقه به فرزندآوری دارند،از این نعمت محروم نشوند

علت کاهش نرخ باروری در کشور

«تا قبل از دهه 50 سیاست‌های جمعیتی کشور مبنی بر کاهش موالید بود و سیاستگذاران و تصمیم گیران کشور، کافی دانستن دو بچه را ترویج و تبلیغ می‌کردند.» این گفته‌های وزیر بهداشت در توضیح علت کاهش نرخ باروری در کشور است.او می‌گوید: «بعد از انقلاب اسلامی و تغییرات سیاسی و مدیریتی در کشور طبیعی بود که سیاست‌های افزایش جمعیت در دستور کار بخش‌های مرتبط با این موضوع قرار گیرد به نحوی که در دهه 60 شاهد رشد 3 درصدی جمعیت کشور بودیم و این موضوع سیاستگذاران بهداشتی کشور را بر آن داشت که به منظور کاهش موارد مرگ و میر در کشور سیاست کاهش آهنگ رشد جمعیت و کاهش و تحدید موالید را در پیش بگیرند.بنابراین در ابتدای دهه 70 قانون تنظیم خانواده تصویب شد که در پی اجرای این قانون شاهد کاهش نرخ رشد جمعیت به کمتر از 1.2 بودیم.»وزیر بهداشت یادآور شد در حال حاضر و بر اساس آخرین سرشماری نفوس صورت گرفته در سال 90 نرخ باروری کلی در کشور به 1.8 سقوط کرده است که این مسئله تبعات خطرناکی را در پی دارد.

اجرای سیاست‌های جدید جمعیتی در کشور ضروری است

وزیر بهداشت، اجرای سیاست‌های جدید جمعیتی در کشور را ضروری دانست و با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «وجود نخبگان،نیاز ضروری نسل آینده است»،گفت:در اجرای موفق سیاست‌های جدید جمعیتی توجه به فرهنگ‌سازی و قانع کردن مردم ضروری است.هاشمی با تاکید بر اینکه اجرای سیاست‌های جدید جمعیتی فقط بر عهده وزارت بهداشت نیست،گفت: سیاست‌های جدید جمعیتی برنامه‌ای فرابخشی است و ضرورت دارد همه دستگاه‌ها، وزارتخانه‌‌ها،حوزه‌های علمیه و مراکز فرهنگی در این خصوص همکاری نمایند.

نیل به سمت پیر شدن جمعیت مقرون به صرفه نیست

هاشمی با اشاره به اینکه در حال حاضر نرخ باروری در استان‌های مختلف کشور متفاوت است و دلایل کاهش جمعیت نیز در استان‌ها تفاوت دارد، گفت:در تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌های جدید جمعیتی، پیچیدن نسخه واحد برای کل کشور علمی و منطقی نیست.وزیر بهداشت با اشاره به انتقادات برخی از افراد مبنی بر صحیح نبودن رشد موالید در کشور به دلیل عدم رشد اقتصادی گفت: درست است که ما با مشکلات متعددی مواجه هستیم ولی نیل به سمت پیر شدن جمعیت مقرون به صرفه نیست.وزیر بهداشت، با یادآوری اینکه تبعات کاهش نرخ رشد جمعیت در کشور طی دهه‌های آینده خود را نشان می‌دهد،گفت:در مورد سیاست‌های جدید جمعیتی باید مردم را عمیق‌تر آگاه و قانع کرد تا به آینده امیدوار باشند و البته نیاز است که سیاست‌های حمایتی هم در این خصوص وجود داشته باشد و در این زمینه باید به حمایت از مادران در دوره بارداری و زایمان کمک کنیم.

ایجاد امنیت شغلی برای زنان شاغل و باردار ضروری است

وزیر بهداشت با اشاره به شاغل بودن بسیاری از زنان در کشور گفت: ایجاد امنیت شغلی برای زنان شاغل و باردار ضروری است و باید مادران را در شرایط بارداری و پس از زایمان حمایت کرد.هاشمی در ادامه با بیان اینکه برنامه کنترل موالید در وزارت بهداشت نباید مانند گذشته باشد گفت: باید همکاران حوزه بهداشت را متقاعد کنیم که این برنامه از قالب شکلی به قالب عملی گرایش پیدا کند و همه متوجه شوند که اجرای سیاست‌های جدید جمعیتی به نفع کشور است.

وزیر بهداشت در عین حال یادآور شد که در اجرای سیاست‌های جدید جمعیتی باید مراقب باشیم که اتخاذ این سیاست موجب تخریب ساختار خدماتی به خانواده‌ها نشود در غیر این صورت مشکلات مضاعف خواهد شد.وی با بیان اینکه در سیاست‌های جمعیتی نه افراط دهه 60 در افزایش جمعیت صحیح است و نه سقوط نرخ رشد جمعیت گفت: «باید در این زمینه تدبیری بیندیشیم و مدل‌های مختلفی را که جامعه و بخصوص نخبگان را در پذیرش ضرورت ارتقای نرخ رشد جمعیت متقاعد کند، ‌اجرا نماییم

داروهای ناباروی،کالای لوکس!

ایران با خطر میانسالی و کاهش جمعیت روبه رو است.ولی عده‌ای از زوج‌ها هم که علاقه‌مند به فرزندآوری هستند،به‌دلیل گرانی درمان و داروهای ناباروری نمی‌توانند به این سمت بروند.در شرایطی که 3 میلیون زوج از مشکل ناباروری در کشور رنج می‌برند، سازمان‌های بیمه‌گر درمان آن‌ها را تحت پوشش بیمه قرار نمی‌دهند.بنابر اعلام متخصصان این حوزه،هر سیکل درمان کامل برای هر زوج نابارور رقمی معادل 5 میلیون تومان خواهد بود،این در حالی است که هر زوج نابارور برای تکمیل پروسه درمانی حداقل نیاز به 3 بار مراجعه به مراکز درمان ناباروری دارند.از طرفی بنابر اعلام رئیس انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری ایران، 25 درصد زوج‌های نابارور کشور توان مالی برای مراجعه به مراکز درمان ناباروری جهت درمان را ندارند

در همین زمینه دکتر فریبا رمضان علی،متخصص زنان در موسسه ناباروری رویان به تهران امروز،می گوید: «لیست جدیدی از داروهای نازایی زیرپوشش بیمه قرار گرفته است،اما همچنان تعدادی از داروها را بیمه درمانی پوشش نمی‌دهد.در حال حاضر حدود 10 الی 15 درصد زوج‌ها ناباروری دارند.برای افزایش جمعیت باید داروها و درمان ناباروری تحت پوشش بیمه قرار بگیرد.وقتی نام نازایی می‌آید،بیمه اصلا هزینه درمان و دارو را قبول نمی‌کند و جزو کالای لوکس محسوبش می‌کند.»این متخصص زنان، درباره علت افزایش ناباروری در ایران،تاکید می‌کند: «افزایش سن ازدواج مخصوصا در زنان،آلودگی هوا و وجود آلاینده‌ها،عادات بد غذایی و استفاده از فست فوت از عوامل اصلی ناباروری به شمار می‌آیند

جمعیت ایران رو به پیری می‌رود،اما زوج‌های جوان همچنان تمایلی به فرزندآوری ندارند یا اگر دلشان بخواهد که فرزندی هم داشته باشند تا برای روزهای تنهایی شان در کنارش بماند،شرایط اقتصادی و معیشتی این اجازه را نمی‌دهد.از سویی دیگر،زوج‌های نابارور هم که می‌توانند با یکسری درمان‌ها دارای فرزند شوند با هزینه‌های بالای داروهای باروری که بیمه تحت پوشش قرار نمی‌دهد،روبه‌رو هستند.باید منتظر ماند و دید مسئولان فرهنگی و اقتصادی کشور چه تمهیداتی برای تشویق زوجین به باروری و نجات جمعیت کشور از میانسالی دارند

 

عبدالله عاصی
۰۲ آبان ۹۵ ، ۱۹:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

جمعیت از منظر قرآن

قرآن مجید کتابى است که جامعه بشریّت را به محکم‏ترین و استوارترین آئین‏ها و روش‏ها و مذهب‏ها و مسلک‏ها هدایت مى‏نماید. از زمان آدم بو البشر تا حال، آنچه پیامبران الهى از جانب حضرت حىّ قیّوم براى ارشاد و هدایت بشر آورده‏اند و گفته‏اند، از دعوت به توحید و بیان حقائق، و ارشاد مردم به سر منزل سعادت و عبور از مراحل تهلکه، و بیمارى‏هاى روحى و طبعى، و کتابهائى را که با خود نازل نموده‏اند اما قرآن در راهى نزدیکتر و سریعتر و آسانتر بشر را به تکامل انسانى خود میرساند؛ و در به فعلیّت در آوردن قوا و استعدادهاى نهفته، أساسى‏تر و محکمتر و اصولى‏تر گام بر می­دارد.[1] از جمله مباحثی که در قرآن کریم مطرح شده بحث جمعیت است که امروز برای کشور ما یکی از مسائل مهم و ضروری است. در این پژوهش بناست نگاه قرآن کریم را نسبت به موضوع جمعیت بررسی در ضمن چند عنوان نماییم

گنجایش زمین

خداوند متعال در قرآن کریم گنجایش زمین براى زندگان و مردگان را تضمین فرموده است‏ و میفرماید: «أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً* أَحْیَاءً وَ أَمْوتًا»[2]

زمین همچون مادرى که فرزندان را دور خود جمع مى‏کند و زیر پر و بال خویش قرار مى‏دهد انسانها را روى خود جاى مى‏دهد، نوازش مى‏کند، تغذیه مى‏نماید، لباس مى‏پوشاند، مسکن مى‏دهد، و همه حوائجشان را تامین مى‏نماید و مردگان آنها را نیز در دل خود نگاه مى‏دارد، و جذب مى‏کند، و آثار سوء آنها را از بین مى‏برد. در روایتى آمده است که امیر مؤمنان على ع هنگامى که از میدان صفین باز مى‏گشت به نزدیک کوفه رسید، هنگامى که چشمان مبارکش به قبرستانى که بیرون دروازه کوفه بود افتاد فرمود: هذه کفات الاموات اى مساکنهم:" این کفات مردگان است یعنى منزلگاههاى آنها است" و سپس نگاهى به خانه‏هاى کوفه کرده، و فرمود: هذه کفات الاحیاء:" این هم منازل زندگان است" سپس آیات فوق را تلاوت فرمود: أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً أَحْیاءً وَ أَمْواتاً.[3]

علامه طهرانی در رساله نکاحیه نقل میکنند: برخی می­گویند کشور گنجایش این همه افراد را ندارد. اگر سیل نوزاد رو به جلو برود زمین از نوزاد پر مى‏شود. بعد می­فرمایند: افٍّ لَکُمْ وَ لأوْهامِکُمُ الْخالِیَة، وَ ءَآرائِکُمُ الْبالِیَة، وَ أهْوائِکُمُ الْکاسِدَة! خداوند در قرآن، گنجایش زمین را براى زندگان، و دفن مردگان، تضمین فرموده است. شما دلتان براى خدا میسوزد، و میخواهید زمینش سنگین نشود.

به عنوان مثال در کشور انگلستان جمعیّت قریب پنجاه و شش میلیون است، و در کشور فرانسه قریب پنجاه و پنج میلیون است، و در کشور آلمان قریب هفتاد و هفت و نیم میلیون است. و کشور ایران که مساحتش به تنهائى برابر مساحت این سه کشور است، چگونه این قرعه بدبختى و عدم گنجایش براى اینجا افتاد، که اینک که جمعیّتش افزون شده است به قریب پنجاه میلیون[4] بالغ گردیده است؟! با آنکه از جهت معدن و ذخائر تحت الارض، و آمادگى زمین‏هاى زراعتى و دامدارى، از مرغوبترین کشورهاى جهان است. ولى آن کشورها که نه معدن دارند و نه زراعت، و خوراکشان سیب زمینى است، قرعه به نام ایشان اصابت نکرده است؟! بلکه پیوسته قرعه موافق و قرعه حیات و سلامت و

          راز درون پرده ز رندان مست پُرس             کاین حال نیست زاهد عالیمقام را[5]

 

[1] . رساله نکاحیه (کاهش جمعیت ضربه‏اى سهمگین بر پیکر مسلمین)، ص: 12

[2] . المرسلات : 25

[3] . تفسیر نمونه، ج‏25، ص: 412

[4] . طبق آخرین آمار که از کشور ایران در سنه 1404 هجریّه قمریّه بدست آمده است جمعیّت ایران 010/ 445/ 49 چهل و نه میلیون و چهارصد و چهل و پنج هزار و ده نفر است. و بنا بر آنچه در کتاب یِرْموک (یعنى کتاب سال) که مربوط به سالهاى 1983 و 1984 میلادى است و با 1404 هجریّه قمریّه مقارن است آمده است، طبق آخرین آمار، کشور آلمان غربى 000/ 700/ 60 شصت میلیون و هفتصد هزار نفر جمعیّت دارد، و کشور آلمان شرقى 000/ 700/ 16 شانزده میلیون و هفتصد هزار نفر، و کشور فرانسه 000/ 300/ 54 پنجاه و چهار میلیون و سیصد هزار نفر، و انگلستان 000/ 200/ 49 چهل و نه میلیون و دویست هزار نفر، و کشور ایرلند شمالى 000/ 500/ 1 یک و نیم میلیون نفر، و اسکاتلند 000/ 000/ 5 پنج میلیون نفر جمعیّت دارد. و علیهذا مجموع این ارقام که کشور انگلیس و فرانسه و آلمان را تشکیل مى‏دهند قریب به 000/ 500/ 187 یکصد و هشتاد و هفت میلیون و پانصد هزار نفر است که تقریباً چهار برابر جمعیّت ایران است. و نیز باید گفت: کشور ژاپن با آنکه مساحتش یک پنجم مساحت ایران است، جمعیّتش بالغ بر یکصد و سى میلیون نفر است؛ و در اینصورت از جهت تراکم جمعیّت بالنّسبه به ایران سیزده برابر است. این سرّى است پنهان و رمزى است غیر عیان، که گمان نمیرود تا زمانى که زمام اختیار ما به دست کفّار باشد، از حقیقت آن کسى مطّلع گردد.

[5] . رساله نکاحیه(کاهش جمعیت ضربه‏اى سهمگین بر پیکر مسلمین)، ص: 49-50 

عبدالله عاصی
۰۲ آبان ۹۵ ، ۱۸:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
آیا تنوّع طلبی جنسی، برای مرد یک نیاز فطری است یا یک بیماری روانی؟
پرسش
آیا تنوّع طلبی جنسی، برای مرد یک نیاز فطری است یا یک بیماری روانی؟
پاسخ اجمالی
اگرچه تنوّع طلبی جنسی، از نیازهای فطری مردان است، و واقعیّت وجودی آنها چنین چیزی را اقتضا می‌کند، اما اگر کسی در همین مسئله بخواهد از حد اعتدال خارج گشته و این حس تنوّع‌طلبی خود را با انجام گناه بروز دهد، و یا بدون در نظر گرفتن شرایط چند همسری، به صورت افراطی به دنبال مسئله چند همسری باشد، از خط قرمز فطرت تعدّی کرده و این نیاز فطری تبدیل به یک بیماری روانی شده و مورد رضایت خداوند نیز نخواهد بود.[1] همچنین یکی از مسائلی که خداوند برای مردان با شرایط خاصی تشریع کرده مسئله چند همسری است که خداوند به جهت مصالحی برای برخی افراد که شرایط آن را دارا هستند، جایز دانسته است، با این حال؛ در قرآن کریم گوشزد کرده است که اگر کسی توانایی رعایت عدالت را ندارد به یک همسر قناعت نماید.[2]
در روایات نیز  کسی که حدّ اعتدال در مسائل جنسی را رعایت نمی‌کند و به دنبال طلاق‌ها و ازدواج‌های مجدد است، مذمّت و نکوهش شده است، که به ذکر چند نمونه بسنده می‌شود: 
الف. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «از سه چیز پس از مرگم بر امّت خود ترسانم: 1. گمراهى پس از هدایت یافتگى و شناخت حقّ از باطل؛ 2. فتنه‌هاى گمراه‌کننده؛ 3. شکم‌بارگى و زیاده‏‌روى‏ در لذّات جنسى»‏.[3]
ب. امام باقر(ع) فرمود: رسول خدا(ص) بر شخصى گذشت و فرمود: «با زنت چه کار کردى »؟ عرض کرد: اى رسول خدا! طلاقش دادم. فرمود: «بی‌آن‌که مرتکب بدی‏ شود». (این مسئله چند بار تکرار شد) پیامبر(ص) به آن مرد فرمود: «خداوند متعال؛ هر مرد و زن بسیار ازدواج‌کننده و زود طلاق دهنده‌اى را دشمن می‌دارد، یا نفرین می‌کند».[4]
ج. امام صادق(ع) فرمود: «هیچ عملى که خداوند آن را حلال شمرده است، نزد او مبغوض‌تر از طلاق نیست. خداوند مردى را که بسیار طلاق می‌دهد و طعم ازدواج‌هاى فراوان را می‌چشد دشمن می‌دارد».[5]
 

[1]. برای اطلاع بیشتر از فلسفه تعدد زوجات در اسلام رجوع کنید به مجموعه آثار شهید مطهری، ج 19، ص 23؛ نظام حقوق زن در اسلام، بخش یازدهم، ص 297 - 357. همچنین ر.ک: طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 4، ص 184، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1417ق.   
[2]. نساء، 3.
[3]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 29، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق.
[4]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 6، ص 54، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407ق.‏
[5]. همان، ص 55.
 
عبدالله عاصی
۰۲ آبان ۹۵ ، ۰۶:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر
آیا ازدواج مجدد به غیر از رعایت عدالت بین همسران، شرایط دیگری دارد؟
پرسش
اسلام به مرد اجازه داده تا 4 همسر برای خود بگیرد، اما طبق شرایطی که مثلا عدالت را بین همه آنها رعایت کند. آیا شرایط دیگری مثل رضایت همسر اول و... دارد ؟و اگر مردی به خاطر آلوده نشدن به گناه و جلو گیری از هوس و شهوت ازدواج کند و اصلا به آن زن علاقه نداشته باشد، آیا این ازدواج درست است و خدا این را قبول می کند؟
پاسخ اجمالی

اسلام براساس ضرورت‏ ها و مصلحت های فردی و اجتماعی ازدواج مجدد و چند همسری را جایز دانسته و برای آن سه شرط قرار داده است:

 

1. مرد باید عدالت را بین همسران خود رعایت کند.

 

2. تعداد همسران دائم نباید بیشتر از چهار همسر باشد.

3. اجازه از همسر در صورتی که بخواهد با برادر زاده یا خواهر زاده او ازدواج نماید، لازم است.

اما علاقه و محبت و عشق بین زن و شوهر گر چه بسیار لازم است و موجب دوام استواری ازدواج در حوادث و مشکلات است، ولی شرط صحت ازدواج نیست. گرچه امکان ندارد که دو نفر انسان عاقل بدون هیچ گونه علاقه ای حاضر باشند، با همدیگر ازدواج کنند. اما اگربر فرض محال زن و شوهر هیچ گونه علاقه ای به هم نداشته باشند و فقط به خاطر تخلیه شهوت یا انگیزه های سیاسی و مادی و... ازدواج کنند، باز هم ازدواج آنها از نظر شرع صحیح است.

پاسخ تفصیلی

تعدد زوجات قبل از اسلام، امر عادی بوده و محدوده و ضابطه مشخصی نداشته است. اسلام براساس ضرورت‏ ها و مصلحت های فردی و اجتماعی آن را جایز دانسته و برای آن قیدها و شرایطی قرار داده است؛ زیرا در جامعه بشری واقعیت های زیر انکار ناپذیر است:

 

1. مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آنها تشکیل می‏دهند.

 

2. قدرت و بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانی‏تر است.

 

3. زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً ممنوعیت آمیزش دارند، در حالی که در مردان این ممنوعیت وجود ندارد.

 

4. زنانی هستند که به علل گوناگونی همسران خود را از دست می‏دهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند.

 

5. زنان (دختران) شش سال زودتر از مردان به سن بلوغ و آمادگی جنسی برای ازوداج می شوند و معمولا زودتر از مردان هم سن خود ازدواج می کنند.

 

این عوامل موجب بر هم خوردن تعادل میان مردان و زنان می‏شود و برای حفظ سلامت جامعه و افراد آن ناچاریم یکی از سه راه ذیل را انتخاب کنیم:

 

أ. مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواسته‏های درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.

 

ب. مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده‏اند، به شکل معشوقه برقرار سازند.

 

ج. کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آنها ایجاد نمی‏شود، نیز قدرت بر اجرای کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند.

 

حال اگر بخواهیم راه اوّل را انتخاب کنیم، باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود می‏آید، با فطرت و غرایز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم. همچنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم، اما این مبارزه‏ای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی شود، جنبه‏های غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.

 

تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از نگاه همسر اوّل مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعی نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنها که مشکلات همسر اوّل را در صورت تعدد زوجات عنوان می‏کنند، کسانی هستند که یک مسئله سه زاویه‏ای را تنها از یک زاویه نگاه می‏کنند؛ زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اوّل، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت کنیم.

 

اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم. تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می‏گیرند، نه تأمین دارند و نه آینده‏ای؛ چنان که شخصیت آنها پایمال شده است. اینها اموری نیست که انسان آگاه آن را تجویز کند. [1]

 

تنها راه سوم است که هم به خواسته‏های فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت داده شود و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه از گرداب گناه بیرون آید. [2]

 

بر همین اساس اسلام راه سوم را اختیار کرده و به مردان اجازه داده است که بیش از یک همسر اختیار کنند و سه شرط برای آن قرار داده است:

 

1. مرد باید عدالت را بین همسران خود رعایت کند.

 

2. تعداد همسران دائم نباید بیشتر از چهار همسر باشد.

3. اجازه از همسر در صورتی که بخواهد با برادر زاده یا خواهر زاده او ازدواج نماید، لازم است.

اما علاقه و محبت و عشق بین زن و شوهر گر چه بسیار لازم است و موجب استحکام و دوام ازدواج در حوادث و مشکلات می شود، ولی شرط صحت ازدواج نیست. گرچه بسیار کم اتفاق می افتد که دو نفر انسان عاقل بدون هیچ گونه علاقه ای به یک دیگر، حاضر به ازدواج شوند. اما اگر زن شوهر هیچ گونه علاقه ای به هم نداشته باشند و ازدواج آنها فقط به خاطر تخلیه شهوت یا انگیزه های سیاسی و مادی و... باشد، باز هم ازدواج آنها از نظر شرع صحیح است.

 

[1] ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏3، ص 256 - 260؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ‏19، ص 357 – 361؛ تفسیر المیزان، ج‏4، ص 319.

[2] برگرفته از سؤال 633 (سایت: 692) نمایه: اسلام و تعدد زوجات (چند همسری).

به نقل از http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3368

 

عبدالله عاصی
۰۲ آبان ۹۵ ، ۰۶:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
چرا تعدد زوجات (چند همسری) برای مرد جایز، ولی برای زن جایز نیست؟
پرسش
چرا مردان می توانند زن های متعدد داشته باشند، ولی بر زنان داشتن شوهران متعدد حرام است؟
پاسخ اجمالی

تعدد زوجات قبل از اسلام، امر عادی بوده و محدوده و ضابطه مشخصی نداشته است. اسلام آن را در چارچوب ضرورت‏های زندگی انسان محدود ساخته و برای آن قید و شرایط سنگینی قرار داده است. قوانین اسلام براساس نیازهای واقعی بشر و مصلحت تمام جامعه وضع شده است. در جامعه بشری واقعیت های زیر انکار ناپذیر است:

 

1. مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آنها تشکیل می‏دهند.

 

2. بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانی‏تر است.

 

3. زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً ممنوعیت آمیزش دارند، در حالی که در مردان این ممنوعیت وجود ندارد.

 

4. زنانی هستند که به علل گوناگونی همسران خود را از دست می‏دهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند.

 

این عوامل موجب بر هم خوردن تعادل میان مردان و زنان می‏شود و برای حفظ سلامت جامعه و افراد آن ناچاریم یکی از سه راه ذیل را انتخاب کنیم:

 

أ. مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواسته‏های درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.

 

ب. مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده‏اند، به شکل معشوقه برقرار سازند.

 

ج. کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آنها ایجاد نمی‏شود، نیز قدرت بر اجرای کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند.

 

از میان این سه راه، اسلام راه سوم را اختیار کرده است. اگر چند شوهری را برای زنان جایز نمی داند به خاطر آن است که اولاّ: چند همسری خلاف طبیعت و روحیات است. ثانیا: بدین وسیله بهداشت و سلامت نسل به خطر می‏افتد. ثالثا: شناخت انساب از بین خواهد رفت و... .

پاسخ تفصیلی

با بررسی وضع محیط های مختلف قبل از اسلام به این نتیجه می‏رسیم که تعدد زوجات، بدون این که ضابطه و محدوده ای داشته باشد امر عادی بوده و از ابتکارات اسلام نیست، بلکه اسلام آن را در چارچوب ضرورت‏های زندگی انسان محدود ساخته و برای آن قیود و شرایط سنگینی قرار داده است.

 

قوانین اسلام براساس نیازهای واقعی بشر است، وقتی مصلحت تمام جامعه درنظر گرفته شود و احساسات را به کنار بگذاریم، فلسفه تعدد زوجات روشن می‏شود. هیچ کس نمی‏تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آنها تشکیل می‏دهند.

 

نیز نمی‏توان انکار کرد که بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانی‏تر است؛ زیرا اکثر زنان در سن معینی، آمادگی جنسی خود را از دست می‏دهند، در حالی که در مردان چنین نیست.

 

همچنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً ممنوعیت آمیزش دارند، در حالی که در مردان این ممنوعیت وجود ندارد.

 

از همه گذشته زنانی هستند که به علل گوناگونی همسران خود را از دست می‏دهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند.

 

با درنظر گرفتن این واقعیت‏ها در این گونه موارد (که تعادل میان مرد و زن به هم می‏خورد) ناچاریم یکی از راه های زیر را انتخاب کنیم:

 

أ. مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواسته‏های درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.

 

ب. مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده‏اند، به شکل معشوقه برقرار سازند.

 

ج. کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آنها ایجاد نمی‏شود، نیز قدرت بر اجرای کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند.

 

حال اگر بخواهیم راه اوّل را انتخاب کنیم، باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود می‏آید، با فطرت و غرایز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم. همچنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم، اما این مبارزه‏ای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی شود، جنبه‏های غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.

 

تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از نگاه همسر اوّل مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعی نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنها که مشکلات همسر اوّل را در صورت تعدد زوجات عنوان می‏کنند، کسانی هستند که یک مسئله سه زاویه‏ای را تنها از یک زاویه نگاه می‏کنند؛ زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اوّل، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت کنیم.

 

اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم. تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می‏گیرند، نه تأمین دارند و نه آینده‏ای؛ چنان که شخصیت آنها پایمال شده است. اینها اموری نیست که انسان آگاه آن را تجویز کند.

 

بنابراین، تنها راه سوم می‏ماند که هم به خواسته‏های فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت داده شود و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه از گرداب گناه بیرون آید.[1]

 

راز کاستی عاطفه و احساسات در جوامع غربی و پناه بردن آنان به حیوانات با ابراز محبت به آنان همین است، نه حس قوی عاطفه بشری آنها. آنان که بشریت را چنان از دم تیغ گذرانده و با وحشیانه ترین راه‏ها انسان های مظلوم را می‏کشند تا ثروت و سرمایه‏های آنان را به یغما ببرند، چه بویی از عاطفه برده‏اند!

 

اما این که چرا چند شوهری برای زنان مجاز نیست؟ در پاسخ می گوییم:

 

1. این خلاف طبیعت و روحیات زن است؛ زیرا از نظر روان شناسی تفاوتی اساسی بین ساختار روانی و گرایش‏ها و عواطف زن و مرد وجود دارد. روان‏شناسان معتقداند که زنان به طور طبیعی "تک شوهرگرا" هستند و فطرتا از تنوع همسر گریزانند و خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفی و عملی یک مرداند و تنوع گرایی در زنان نوعی بیماری است. ولی مردان ذاتا تنوع گرا و "چند زن‏گرا" هستند و چنان که می‏دانید احکام اسلام همه متناسب با نیازهای واقعی و ویژگی‏ها و خصلت‏های ذاتی انسان‏ها وضع گردیده است.[2]

 

2. بدین وسیله بهداشت و سلامت نسل به خطر می‏افتد.

 

3. شناخت انساب و تمیز آنها از بین خواهد رفت و یکی از پیامدهای آن ازبین رفتن عواطف خانوادگی و عدم تمایل به تکثیر نسل و زاد و ولد، خواهد بود؛ چون به حسب طبع هر کس فرزند خودش را دوست داشته و برای او سرمایه گذاری می‏کند، اما در قبال کسی که انتسابش به وی مشکوک است، بلکه اصلا معلوم نیست از کیست؟ بی گانه بوده و تعهدی نسبت به او ندارد و از درون نیز چنین انگیزش و تمایلی وجود ندارد. [3]

 

اینها برخی از مصالح وحکمت هایی است که اسلام بر اساس آن تعدد زوجات (چند همسری) رابرای مردان مجاز شمرده، ولی چند شوهری زنان را جایز ندانسته است.

 

 

[1] ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏3، ص 256 - 260؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ‏19، ص 357 – 361؛ تفسیر المیزان، ج‏4، ص 319.

[2] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ‏19، ص 302.

[3] برای مطالعه بیشتر، ر.ک: مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام؛ جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 4.

به نقل از http://www.islamquest.net

عبدالله عاصی
۰۲ آبان ۹۵ ، ۰۶:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱ نظر

کیفر خیانت و بی وفایی

در یکی دهاتهای فارس، دهقان با تجربه ای زندگی می کرد. او مردی هوشمند و عارف بود و از عبادت و بندگی خدا بهره تامّی داشت ولی فقیر و تنگدست بود و زندگی بسیار سختی داشت. دست به هر کاری دراز می کرد تا شاید بتواند از فقر و تنگدستی نجات یابد، ولی موفق نمی شد و پیش آمدهای پی در پی و ناگوار بر او وارد می شد و بیش از پیش او را به سختی و رنج می انداخت.
او زنی داشت که در حسن و زیبایی و جمال نظیر نداشت ولی در مقابل فقر و تنگدستی شوهرش، بسیار اعتراض می کرد و به او زخم زبان و طعنه می زد.
روزی زن به مردش گفت: «بیا از این جا هجرت کنیم، شاید در دیار دیگری بتوانی خود را از فقر و تنگدستی نجات دهی.»
مرد گفت: «من با این پیشنهاد موافق هستم زیرا بسیار کسانی بودند که از وطن خود هجرت کردند و در نتیجه به مقام و ثروت رسیدند ولی من از یک چیز می ترسم و آن است که می ترسم راه بی وفایی در پیش
بگیری و فریب دیگران را بخوری.»
زن، سوگندها یاد کرد و گفت: «من به عهدی که در شب عروسی و هنگام ازدواج با تو بستم تا آخر عمر وفا خواهم کرد و برای همیشه با تو خواهم بود. این اندیشه ها را از سر بدر کن و خیالت راحت و آسوده باشد.»:
مرد به پیشنهاد زن، از وطن خود به جای نامعلومی سفر کرد. در بین راه، گه گاهی در بعضی از منازل پیاده شده و استراحت می کردند و دوباره به حرکت خود ادامه می دادند تا اینکه در منزلی، مرد به خواب عمیقی فرو رفت.
در همین حین، امیر زاده ای که به عنوان شکار به آن اطراف آمده بود گذارش به همان جا افتاد. وقتی که چشمش به زن زیبای آن مرد افتاد، شیفته او شد و به او اظهار عشق و علاقه کرد و گفت: «اگر از آن مرد جدا شوی، به زندگی خوبی خواهی رسید و در ناز و نعمت بسر خواهی برد.»
زن نیز بر خلاف عهد و پیمانش، راه بی وفایی را در پیش گرفت و آهسته از جای برخاست و از شوهرش که خوابیده بود جدا شد و با آن جوان سوار بر اسب گردید و رفت، تا اینکه به چشمه ای رسیدند و برای قضای حاجت پیاده شدند. زن همین که کمی از چشمه دور شد شیری از راه رسید و آن زن را درید و مقداری از گوشت او را خورد و رفت. امیر زاده چون دید که زن جوان دیر کرده است بدنبال او رفت و دید که بدن پاره پاره او بر روی زمین است.
از طرفی، دهقان از خواب بیدار شد و زنش را ندید. برای پیدا کردن وی، شتابان به هر سو می دوید تا اینکه به همان چشمه رسید و آن جوان را دید و حال عیال خود را از او پرسید.
جوان گفت: «زنی را در اینجا دیدم که شیر او را پاره پاره کرده است.»
دهقان وقتی که زن خود را به آن حال دید و حقیقت ماجرا را فهمید گفت: «این است کیفر خیانت و بی وفایی.»(1)

عبدالله عاصی
۰۱ آبان ۹۵ ، ۱۹:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
آیت الله مدرسی: موضوع افزایش جمعیت مقوله‎ای فقهی و اجتهادی که نباید سیاسی شود
سبک زندگی کنونی، مروج کم‎فرزندی است

 

گروه اجتماعی – رجانیوز: نشست تخصصی ایران جوان با موضوع محوری«تبلیغ و مسئله جمعیت» جمعه گذشته با حضور جمع کثیری از طلاب و مبلغین حوزه علمیه در تالار اجتماعات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در شهر مقدس قم برگزار شد.

 

 به گزارش رجانیوز، در این نشست که به همت موسسه امام خمینی(ره) قم و موسسه طلوع با حضور تنی چند از اساتید حوزه و دانشگاه برگزار شد، به ابعاد مساله تبلیغی افزایش جمعیت، احکام و مبانی دینی و عقلی مسئله و راهکارهای افزایش جمعیت پرداخته شد.

 

آنچه در ادامه می‎خوانید، خلاصه‎ای از مباحث طرح شده در این همایش است. لازم به ذکر است است علاقمندان می‎توانند برای دریافت فایل صوتی این نشست به آدرس موسسه طلوع حق Toluehdgh.ir مراجعه نمایند .

 

 

در سبک زندگی جدید بخاطر اصالت رفاه و لذت و تحصیلات و اشتغال زنان ، فرصتی برای مادری کردن نمانده است

 

حجه الاسلام محسن عباسی، مشاور خانواده در رادیو معارف و برنامه تلویزیونی گلبرگ ضمن تشکر از مسئولان این نشست تخصصی بخاطر برگزاری آن، نگاه تک بعدی به مسئله جمعیت را آفت قابل توجه تبلیغ این مساله برخواند و مواردی را به عنوان لازمه کار تبلیغی در این جهت بیان نمود.

 

اولین مورد اینکه مسئله جمعیت کاملا متاثر از سبک زندگی می باشد. ایشان بیان داشت: در سبک زندگی جدید، اصالت رفاه و لذت حرف اول را می زند و تجمل جایگاه ویژه ای یافته است و تحصیلات کلاسیک و اشتغال زنان ارزش و نماد پیشرفت شده است. در این سبک زندگی بحث تکثیر جمعیت مسئله ای غریب و کم اهمیت است و دیگر جایی برای «مادری کردن» نمانده است. لذا مبلغین باید در زمینه تلاش ویژه ای نمایند و سبک زندگی را به سمت سبک زندگی ایرانی اسلامی جهت دهی کنیم.

 

عدم ورود نخبگان علمی جامعه و عدم آگاهی مردم از تبعات سالمندی جمعیت دو مشکل بزرگ مساله تبلیغ جمعیت

 

دومین مورد اینکه مسئله جمعیت نسبتی کاملا مستقیم با ازدواج و خانواده دارد. لذا باید محور حرکت های تبلیغی در جهت تحکیم بنیان های خانواده و پایین آوردن سن ازدواج ها باشد تا بتوان موفقیت لازم را بدست آورد.

 

حجه الاسلام عباسی  در ادامه به سنت های معنوی جامعه اشاره نمود. وی بیان کرد:در مسئله فرزند و تربیت آن باید به سنت های معنوی و الهی اعتماد داشت و با توکل بر خداوند به مهم روی آورد. لذا در این جهت باید ایمان مردم را افزایش داد و سنت های الهی را در زندگی مردم جریان داد.

 

وی دو مشکل بزرگ در مسئله تکثیر نسل و افزایش جمعیت را عدم همراهی نخبگان علمی جامعه و عدم آگاهی مردم از تبعات سالمندی جمعیت بیان داشت و گفت: در این زمینه ها باید نخبگان جامعه را توجیه نمود و نیز مردم را از عواقب زودرس و نزدیک سالمندی و پیری جمعیت آگاه نمود. چراکه این طور نیست که پیری جمعیت در دور دور اتفاق بیفتد بلکه در سال های نه چندان دور عوارض آن گریبانگیر جامعه خواهد شد .

 

ایشان همچنین به برخی تبلیغات و شبهات در زمینه افزایش جمعیت اشاره نمود و به تاثیر برخی تفکرات غیرعلمی بر  ناامیدی و عدم رغبت جامعه به فرزندآوری پرداخت.

 

حجه الاسلام دکتر سید میر صالح سخنران دیگر نشست تخصصی تبلیغ و مسئله جمعیت به موضوع «تناسب نگری تدابیر جمعیتی با موضوعات اجتماعی» به ایراد سخن پرداخت.

 

وی با بیان دو سوال کلی بحث خود را ارائه نمود:1-از دیدگاه اسلامی چرا سیاست های جمعیتی تغیر می یابند؟در برهه ی کاهش جمعیت و در برهه ای افزایش آن مد نظر قرار می گیرد؟ آیا این به معنای تغیر احکام اسلامی نمی باشد؟  2- تدابیر جمعیتی با چه شاخصه های اجتماعی باید تناسب داشته باشد؟ به بیان دیگر چه مسائل اجتماعی در تغیر سیاست های جمعیتی باید مد نظر قرار گیرد؟

 

سیاستهای دهه 70 کشور را در خطر بزرگ پیری جمعیت قرار داده است

 

میرصالح در ادامه ضمن بیان کوتاهی از تاریخچه سیاست های جمعیتی در جهان و ایران در پاسخ به سوال اول بیان داشت: در اسلام دو دسته احکام داریم: احکام اولیه و احکام ثانویه. احکام اولیه در شرایط عادی باید مورد عمل قرار گیرند اما در شرایط ویژه و غیر عادی وظیفه ما عمل و رفتار بر طبق احکام ثانویه اسلام می باشد. در مسئله جمعیت نیز به همین صورت است. در سال های دهه 70 که بدلایل مختلف سیاست های کاهش جمعیت بگونه ای اجرا شد که اکنون با خطر بزرگ تر پیری جمعیت مواجه می باشیم بنابراین تغیر این سیاست ها به معنای تغیر احکام اسلامی نمی باشد بلکه عمل به اقتضای شرایط حال می باشد.

 

کار فرهنگی جهت تبیین فرزندآوری اولین شاخصه اجتماعی حل مشکل جمعیت است

 

وی در پاسخ به سوال دوم شاخصه های اجتماعی مهمی را در حل مشکل جمعیت برشمرد. بحث فرهنگ کلی جامعه اولین عامل موثر بر افزایش یا کاهش جمعیت می باشد. وی بیان کرد: فرهنگ جامعه مجموعه ای از ارزشها و اعتقادات افراد می باشد که نقش بسیار تعیین کننده ای در این جهت خواهد داشت و باید ابتدا به اصلاح فرهنگ کلی جامعه در جهت پذیرش فرزند بیشتر و تحمل بار تربیتی آن اقدام نمود.

 

شهرنشینی ، خانه های آپارتمانی ، معماری غیر اسلامی و مهاجرتهای بی رویه مروج کم فرزندی است

 

مساله باروری دومین شاخصه اجتماعی لازم است که باید مورد توجه قرار گیرد.وی با اشاره به اینکه هم اکنون تعداد کمی از زنان جامعه آماده پذیرش شرایط فرزند پروری می باشند، گفت: نرخ باروری زنان در جامعه نسبت به آنچه لازم است بسیار پایین تر می باشد و لذا باید در افزایش نسل این نرخ را آسیب شناسی نموده و موانع آن را بر طرف نمود تا به نرخ متعادل از آن رسید.

 

مساله شهر نشینی و سبک معماری غیر اسلامی و خانه های آپارتمانی یکی دیگر از عوامل مهم بر مساله جمعیت می باشد.هم اکنون وضعیت خانه ها و زندگی شهر نشینی به صورتی است که مروج کم فرزندی می باشد و باید برای این محدودیت ها فکر نمود و چاره ای اندیشید.

 

مساله مهاجرت های بی رویه که بیشتر حاصل بی تدبیری ها و یا بد تدبیری ها می باشد نیز از عوامل تاثیر گذار می باشد.

 

بالا رفتن سن ازدواج و اشتغال یکی از مهمترین عوامل پیری جمعیت است که بایست برای حل آن فکر اساسی بشود

 

مساله آخر نیز بالا رفتن سن ازدواج و اشتغال در جامعه می باشد.وی عوامل بالا رفتن سن ازدواج را چنین بر شمرد: تحصیلات کلاسیک و بدون برنامه زنان که منجر به محدود شدن همسر گزینی دختران شده است که راه حل آن اصلاح فرهنگ«یا درس یا ازدواج » می باشد بدین معنا که باید به جوانان آموخت که می توان همراه ازدواج به تحصیلات نیز ادامه داد. از عوامل دیگر بالا رفتن سن ازدواج نیز اشتغال زیاد زنان در خارج از خانه می باشد. تحقیقات نشان می دهد که هر چه اشتغال زنان در خارج از خانه افزایش یابد تمایل آنان برای فرزند آوری کمتر می شود. از عوامل دیگر بالارفتن سن ازدواج نیز می توان به شیوع وصلت ها و آشنایی های غیر رسمی و دخالت های بیش از حد در ازدواج ها اشاره نمود.

 

وی در پایان، توجه به موارد مطرح شده را بسیار مهم خواند و عدم توجه به این شاخصه های اجتماعی را عامل عدم موفقیت در امر تکثیر نسل و فرزندآوری بیان داشت.

 

آیت الله مدرسی : موضوع جمعیت و ازدیاد نسل مساله ای فقهی و اجتهادی و نیازمند پشتوانه علمی است و باید از سیاسی شدن آن جلوگیری کرد

 

سومین سخنران این نشست، حضرت آیت الله محمد رضا مدرسی از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم و عضو محترم شورای نگهبان بود. ایشان که با موضوع «رویکرد فقهی به موضوع جمعیت و ازدیاد نسل» سخنرانی نمود در ابتدا نکاتی را تذکر داد: اصل مسئله حکم شرعی و فقهی کاهش یا افزایش جمعیت مسئله ای اجتهادی و فقهی و نیازمند پشتوانه علمی می باشد و باید از سیاسی شدن آن جلوگیری نمود. همچنین این مسئله تحت تاثیر عوامل مختلفی می باشد و در بیان آن باید عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مختلفی را در نظر داشت.

 

فرزندآوری و ازدیاد نسل و ارزشمندی آن یکی از مسائل بدیهی بین مسلمین بوده است 

 

نکته دیگر که به عنوان مقدمه بحث می باشد توجه به ارتکاض و سنت رایج بین مسلمین می باشد.بدین معنا که اصل فرزندآوری و ازدیاد نسل و ارزشمندی آن یکی از مسائل قریب به بداهت بین مسلمین بوده است و این سنت برخاسته از آیات و روایات می باشد و لذا اینکه در اسلام فرزندآوری ارزشمند بوده است بدیهی بود و یکی از وظایف ما نیز جلوگیری از عدم تغیر این سنت های پسندیده می باشد.

 

ایشان سپس برای بیان حکم فقهی و وظیفه شرعی در این مورد بیان داشت: در این زمینه از چند جهت باید به مسئله نگاه کرد:

 

1-حکم شرعی فرزندآوری به عنوان یک عمل فردی

 2- حکم شرعی آن از جهت یک عمل اجتماعی

3- وظیفه حکومت اسلامی در قبال این مسئله .

 

باید هر کدام از موارد فوق را باید در شرایط عادی و شرایط ویژه مورد توجه قرار داد.

 

امام سجاد(ع) فرمود:  از سعادت انسان، داشتن فرزندی است که او را یاری کند 

 

ایشان در بیان حکم فردی این مسئله بیان کرد: بدون شک و قدر متیقن این است که ازدواج، تعدد فرزند و فرزندآوری یک امر پسندیده و مورد تاکید اسلام می باشد.

 

همانطور که امام سجاد(ع) فرمود:  از سعادت انسان، داشتن فرزندی است که او را یاری کند. ایشان در ادامه به بعد معنوی فرزند آوری اشاره نمود: یکی از شاخصه های مهم فرزندآوری در روایات، «بعد معنوی» آن می باشد همانگونه که امام صادق(ع) فرمود: میراث خداوند از عبد مومن، فرزند صالحی است که برای او استغفار نماید. ایشان بیان کرد: توجه به این مطلب وقتی اهمیت می یابد که دقت گردد که یکی از عوامل مهم کم شدن انگیزه فرزندآوری، عدم توجه به این ابعاد معنوی و توجه صرف به عوامل مادی و اقتصادی می باشد.

 

آیت الله مدرسی در ادامه به جنبه اجتماعی تکثیر نسل اشاره نمود و بیان داشت: از نگاه روایات این امر از لحاظ اجتماعی نیز مستحب و مورد تاکید می باشد و اگر امت اسلام، امت برتر می باشد پس کثرت و فزونی آن نیز ارزش و اهمیت دارد.

 

آیا با خوف و ترس اقتصادی میتوان مانع فرزندآوری شد؟ بر حکومت اسلامی واجب و لازم است که مقدمات، اسباب و شرایط تکثیر نسل را فراهم نماید 

 

آیت الله مدرسی با طرح این سوال که آیا خوف فقر و ترس اقتصادی، می تواند این استحباب را زیر سوال ببرد؟ بیان کرد: از روایات مختلف استفاده می گردد که خوف و ترس از فقر نمی تواند مانع از مستحب بودن این مسئله باشد و از لحاظ اعتقادی و معنوی این ترس بی جهت و بدون ریشه می باشد.

 

 ایشان در این زمینه به روایت امام کاظم(ع) اشاره نمود که حضرت به فردی که از ترس فقر، فرزندی نمی آورد، فرمود: فرزند بیاورید که رزق او با خداست.

 

ایشان در پایان به وظیفه حکومت اسلامی اشاره نمود: با توجه به استحباب فردی و اجتماعی فرزندآوری و تکثیر نسل، بر حکومت اسلامی واجب و لازم است که مقدمات، اسباب و شرایط تکثیر نسل را فراهم نماید. و امروزه نیز با توجه به اهمیت «حفظ نظام اسلامی» این امر مورد تاکید و توجه بیشتری می باشد.

 

رویکرد متفاوت غرب و اسلام به فرزند آوری

 

حجه الاسلام دکتر سقای بی ریا از اعضای هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) با موضوع «رویکرد ارزش مدار به ازدیاد نسل و فرزند آوری» ضمن بیان آیات و روایاتی در مورد مسئله جمعیت و فرزندآوری به دو رویکرد کلی اسلام و غرب به زندگی اشاره نمود و بیان داشت: در رویکرد اسلامی و قرآنی، زمین جایگاه نسل و ذریه انسان می باشد و آفرینش انسان خیر و برکت قلمداد می گردد چراکه خداوند متعال پس از آفرینش انسان به خود تبریک و احسنت گفته است. بنابراین ازدیاد این خیر و تکثیر نسل انسانی و خصوصا نسل مومن پر از خیر و برکت و رحمت خواهد بود. اما در رویکرد سکولار و غربی، زندگی فرصتی محدود و ظاهری گذرا می باشد که ارزش ذاتی ندارد و لذا تکثیر نسل انسان اهمیت چندانی ندارد.

 

پیری یکی از بزرگترین خطرهای تحقق تمدن بزرگ اسلامی

 

دکتر سقای بی ریا در ادامه با استناد به سخنان رهبر معظم انقلاب پیری جمعیت را یکی از بزرگترین خطرهای تحقق تمدن بزرگ اسلامی برشمرد و بیان کرد: در ساخت تمدن اسلامی، در عرصه دانش، در عرصه های فناوری و علم، در ساحت های جهاد و ایستادگی و در عرصه ایمان و تقوا، در تمام این عرصه ها آنچه می تواند تحقق دهنده این مسائل مهم باشد و به نوعی زیر ساخت اصلی آن محسوب می شود، وجود جمعیتی جوان و پر انرژی می باشد لذا باید  مسئله تکثیر جمعیت و ازدیاد نسل به شدت مورد توجه همگان قرار گیرد و  مانع پیری جمعیت شویم.

 

همچنین حجه الاسلام بی ریا وظایف مبلغان را در این جهت در دو مورد خلاصه نمود:

 

1-      بیان مسئله ارزشمندی و ملاک های آن در مورد مسئله فرزند آوری

 2-بیان مسئله صبر و تحمل سختی ها در شکوفایی و تربیت نسل ها.

 

ایشان در ادامه به ارزشمندی فرزندآوری و تکثیر نسل و ملاک های آن با توجه به آیات و روایات مختلف اشاره نمود و در پایان بیان داشت: آنچه از آیات و روایات بدست می آید این است که اصل اولیه ازدیاد فرزند و کثرت نسل می باشد و لذا در این زمینه نقش اول با زنان جامعه می باشد.

به نقل از http://www.noorolasfia.ir

عبدالله عاصی
۰۱ آبان ۹۵ ، ۱۹:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

داستان عاشقانه ازدواج با همسر قبلی برادرم

داستان عاشقانه , عکس عاشقانه, عکس متحرک سوسو کردن چراغ

 

یک داستان عاشقانه و پند آموز واقعی  امیدوارم از خوندنش استفاده ببرید …

 

– امان از دست نگاه هوس آلود که مرا شرمنده و بدبخت کرد و کاش با همسر قبلی برادرم ازدواج نمی کردم تا …. .

۶ سال قبل روزی که برای اولین بار خواهرزن برادرم را دیدم با یک نگاه عاشقانه شیفته اش شدم و مثل دیوانه ها ، بی طاقت و عجول به برادرم گفتم: هر طور شده ما باید با هم باجناق بشویم و … !

 

 

علیرضا با شنیدن این حرف ،لبخندی زد و گفت: پسر، تو هنوز دهانت بوی شیر می دهد. چرا این قدر عجله داری ؟

صبر کن برایت کار و باری دست و پا کنم بعد هم خودم زیر پر و بالت را می گیرم تا بتوانی روی پای خودتابایستی و با هم دختر مورد علاقه ات نیز ازدواج خواهی کرد.

او بااین حرف ها مرا آرام کرد و چون همسرش نیز از علاقه من نسبت به خواهرش اطلاع داشت رابطه صمیمانه تری با هم برقرار کردیم .

مرد جوان آهی کشید و افزود:من بیشتر اوقات به خانه علیرضا می رفتم و با هماهنگی که منیره با خواهرش داشت او نیز به آن جا می آمد و ما با هم به راحتی گفتگو می کردیم.

 

 

برادرم اطلاع داشت که به خانه اش می روم اما از موضوع حضور خواهر زنش در آن جا بی اطلاع بود تا این که یک روز به طور سرزده به خانه آمد و اتفاقا همسر برادرم نیز برای خرید بیرون رفت بود و من با خواهر همسرش تنها بودم.

علیرضا که آدم معتقدی است از این بابت خیلی ناراحت شد و گفت: داداش جان، تو و سیما نامحرم هستید و درست نیست که درمکانی خلوت با هم باشید ضمن این که من به تو قول داده ام تا جایی که ازدستم بر بیاید کمکت خواهم کرد .

البته این را هم بگویم من از منیره و خانواده اش رضایت چندانی ندارم چون آنها خانواده با حیایی نیستند و از نظر حجاب و اعتقادی همین الان هم با همسرم اختلاف پیدا کرده ام. پس تو می توانی با مشورت و تفکر منطقی ، همسر مناسب تری برای خودت پیدا کنی.

آن روز با شرمندگی از علیرضا خداحافظی کردم و به خانه خودمان رفتم اما متاسفانه قصه دیدار من و سیما با اصرار همسر برادرم به طور کاملا مخفیانه ادامه پیدا کرد.

 

 

اسیر هوس های پلید شدم:

علیرضا که بعد از مرگ پدرم حکم سرپرست وبزرگتر خانواده ما را داشت با گذشت از سهم ارث و همچنین فروش خودروی سواری خود ،برایم مغازه آبرومندی دست و پا کرد و من با غرورو سربلندی جلوی دوستان و آشنایان مشغول کار شدم .

با این که بیشتر اوقات درمحل کارم بودم کمتر فرصت می کردم به دیدن سیما بروم و منیره از این موضوع شاکی شده بود.

همسر برادرم یک روزبه مغازه ام آمد و گفت: نقشه ای دارم که طبق آن تو و سیما هر روز می توانید همین جا همدیگر را ببینید.

اوبا این بهانه که توی خانه حوصله اش سر می رود از برادرم خواست تا در مغازه ام مشغول کار شود و علیرضا هم قبول کرد .

 

 

به این ترتیب بود که با منیره همکار شدم و خواهرش نیز هر روز به دیدن ما می آمد . حدود دو ماه گذشت و من متوجه شدم که علیرضا و منیره سر مسائل اعتقادی و نوع پوشش و حجاب ،دچار اختلافات جدی شده اند و با هم بگو مگو دارند.

برادرم می گفت همسرش با پسر جوانی که از قبل به هم علاقمند بوده اند ارتباط پنهانی دارد و کار آنها در کمتر از چند ماه به قهر و جدایی عاطفی رسید .

درمدتی که منیره به خانه پدرش رفته بود تنها رابط او و برادرم من بودم و متاسفانه این زن خیانت کاربا نگاهی شیطانی ، کم کم روی احساساتم پا گذاشت و با تعریف و تمجید هایی که از من می کرد می گفت: کاش به جای این که با علیرضا ازدواج کنم زن تو می شدم و … !

منیره با این حرف ها و بازی چشمانش مرا فریب داد و تا به خودم آمدم متوجه شدم اسیر هوس های پلیدم شده ام.

یک سال گذشت و علیر ضا که حتی با پادرمیانی ریش سفید های فامیل هم راهی برای نجات زندگی اش پیدا نکرده بود به طور توافقی از همسرش جدا شد .

 

 

او حتی برای پرداخت مهریه همسرش آپارتمان کوچکی که با هزار بدبختی خریده بود را به منیره داد و درست در روزهایی که برادرم نیاز به یک پشتوانه عاطفی و احساسی عمیق داشت من به عنوان کسی که جبران سال ها محبت و دوستی بی ریا و پدرانه علیرضا را همراه با از خودگذشتگی او برای راه اندازی مغازه ام ، مدیون این مرد بزرگ بودم فریب دو چشم شیطانی همسرش را خوردم و فریفته نگاهی شدم که نگاهم را برای همیشه به زمین دوخته است و رو ندارم سرم را بالا بیاورم.

در این لحظه صدای هق هق گریه مرد جوان در فضای اتاق مرکز مشاوره پلیس خرسان رضوی پیچید و او چند دقیقه ای سرش را روی میزگذاشت و صورتش را بین دستانش پنهان کرد تا راحت تر بتواند عقده دلش را خالی کند.

ازدواج من و منیره ، کمر برادرم را شکست

پس از آن که علیرضا همسرش را طلاق داد سر خودش را با کتاب و مطالعه سرگرم کرد و تصمیم گرفت به طور ضمن خدمت ادامه تحصیل بدهد.

من هم دلم خیلی برای او می سوخت و با خواهر همسرش قطع ارتباط کردم .

 

 

اما هنوز یک ماه نگذشته بود که متوجه شدم منیره با عبور از جلوی مغازه ام مرا زیر نظر دارد .

یک روز با احساس بدی که نسبت به او پیدا کرده بودم از مغازه بیرون آمدم تا با چند حرف رکیک، خجالتش بدهم و همین کار راهم کردم.

منیره با شنیدن حرف هایم به گریه افتاد و داخل مغازه ام آمد. او در حالی که به چشمانم زل زده بود کمی درد دل کرد .

هر چه سرم را پایین انداختم تا به چشم هایش نگاه نکنم نتوانستم اسب سرکش هوس های پلیدم را کنترل کنم .متاسفانه آن روز،یکی دو ساعت با منیره صحبت کردم .

او بیشتر از این که با سخنانش مرا تحت تاثیر حرف هایش قرار دهد بانگاه تحریک کننده اش فریبم دادو عقل و منطق را زیر پا گذاشتم .

از آن روز به بعد رابطه عاطفی من و منیره عمیق شد تا جایی که پس از گذشت حدود شش ماه با هم قرار ازدواج گذاشتیم و من بدون رضایت خانواده ام کت و شلوار دامادی پوشیدم و او را به عقد خودم در آوردم.

 

 

ازدواج من و منیره ، کمر علیرضا را شکست و او انتقالی گرفت و همراه مادر پیرم از شهر خودمان به تهران رفت .

من نیز با خانه ای که برادرم به عنوان مهریه به منیره داده بود و مغازه ای که با کمک او راه انداخته بودم زندگی نکبت باری را آغاز کردم اما این پیوند شوم در لجنزار فساد و خیانت از هم گسست و در مدت کوتاهی فهمیدم چه حماقت و اشتباه بزرگی کرده ام.

منیره با مردی غریبه ارتباط مخفیانه داشت و با اطلاع از این موضوع نتوانستم خودم را کنترل کنم و تا جایی که می توانستم او را کتک زدم و با چاقو زخمی اش کردم.

او که در یک قدمی مرگ قرار داشت با تلاش پزشکان ، جان سالم به در بردو از من شکایت کرد.

به این ترتیب بود که پشت میله های زندان افتادم و او حتی تقاضای طلاق داد و مهریه اش را به اجرا گذاشت .

مرد جوان افزود:موضوع دستگیری من از طریق عمویم به گوش علیرضا و مادرم رسید و آنها بی تاب و بیقرار به کمکم آمدند.

برادرم سند خانه پدری مان را برای ضمانت آزادی ام از حبس گذاشت و من از زندان بیرون آمدم و قرار شد مغازه ام را بفروشم و مهریه منیره را پرداخت کنم.

 

 

مرد جوان اشک هایش را پاک کرد و ادامه داد: چند روزی است که همراه علیرضا و مادرم از شهرستان برای زیارت به مشهد آمده ایم اما هر لحظه که به صورت برادرم و مادرم نگاه می کنم از خجالت آب می شوم .

امروز صبح ازمهمانپذیر بیرون آمدم و می خواستم خودکشی کنم اما به محض این که نگاهم به گنبد نورانی حرم مطهر امام رضا(ع) افتاد پشیمان شدم و با خودم گفتم:

شاید هنوز فرصتی باشد تا گوشه ای از محبت های مادرم و علیرضا را جبران کنم .برای همین منصرف شدم و به اینجا آمدم تا مشاوره بگیرم. اگر چه بعد هم می خواهم به حرم آقا امام هشتم بروم و از امام غریبان نیز تقاضای بخش و طلب یاری کنم.

 

 

مرد جوان درحالی که حلقه اشک چشمانش ر ا خیس کرده بود گفت: واقعا آدم باید در نگاه خود دقت کند چون خیلی از بلاهایی که به سر آدم می آید از یک نگاه شیطانی است و گاهی نیز یک نگاه آسمانی می تواند آدم را نجات دهد. من در پایان به تمام جوان ها توصیه می کنم در ازدواج خود نیز چشم های شان را خوب باز کنن و تصمیم درست بگیرند.

منبع:پلیس به نقل از http://www.amazing.ir

عبدالله عاصی
۰۱ آبان ۹۵ ، ۱۹:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

فرزندآوری ، علل ها و آسیب های کم فرزندی

ابتدا آسیب های تک فرزندی و کم فرزندی را مطرح و سپس به علل آن می پردازیم
(استاد تراشیون)
nooredideh.com
 
آسیب های تک فرزندی و کم فرزندی 
 
1-پایین بودن امید به زندگی:
در خانه هایی که پر فرزند است امید به زندگی بیشتر است. در خانه ای که یک فرزند وجود دارد، با تب این فرزند پدر ومادر تب می کنند، از ناراحتی او همه ناراحت می شوند با مریضی او مریض می شوند و همواره نگران هستند که نکند او را از دست بدهند و یا اینکه نگرانند که اگه خود والدین از دنیا بروند این فرزند آینده اش چه می شود. ولی در خانه هایی که فرزندان زیادی دارند دیگر این فضای نگرانی و احساسی وجود ندارد ویک فضای منطقی تر و عاقلانه تر حاکم است و والدین بیشتر وقت و فکرشان را به تربیت فرزندان معطوف می دارند و حتی پدر و مادر این آرامش را دارند که اگه یک روزی از دنیا بروند خواهر و برادرانی هستند که همدیگر را حمایت می کنند
 
2-پر توقع شدن فرزند
: یکی از آسیب های تک فرزندی توجه بالاتر از نیاز به فرزند است که فرزند را پر توقع بار می آورد که این توقع زیاد چه از پدر و مادر و چه از جامعه می تواند باشد. اگر چند فرزند داشته باشیم این توجه و محبت بین چند فرزند تقسیم می شود و محبت، توازن پیدا می کند. پدری که از سرکار به منزل می آید و تنها تک فرزندش را می بیند و از محبتش او را فراوان می بوسد وقتی بوسه ها زیاد شد و محبت و توجه بیش از اندازه به فرزند شد باید انتظار داشت که فرزند به پدر بگوید بابا برایم کامپیوتر یا تبلت یا... می خری؟
 
-3-تربیت نا صحیح :
تعدد فرزند در تربیت صحیح فرزندان نیز موثر است. معمولا بی تجربه بودن والدین برای اولین فرزند، مشکلاتی برای کودک بوجود می آورد ولی در فرزندان بعدی به دلیل بالارفتن تجربه و دانش تربیت در والدین، تربیت کردن فرزندان بعدی راحت تر خواهد شد. پدر مادر هایی که اولا، وقت برای فرزندان می گذارند و ثانیا، دانش تربیت را بالا می برند، اگر چند فرزند داشته باشند این در تربیت صحیح کمک می کند، ولی اگر مورد اول و دوم یعنی وقت و دانش کافی را داشته باشند ولی تک فرزند باشند در تربیت آسیب بوجود می آید چون در تک فرزندی همانطور که گفته شد شدت محبت برای یک فرزند بالا خواهد بود و اورا پر توقع و لوس بار می آورد و در همه مسائل اوراپرتوقع خواهد کرد، چه در خرید، چه در توجه و..... ولی که اگر چند فرزند داشته باشیم در تمام امور این هجمه ی محبت تقسیم خواهد شد.
 
4-امرو نهی های زیاد والدین:
چون بچه ای که تک است بیشتر دیده می شود اشتباهاتش هم نمایان تر خواهد بود و انتظارات والدین هم بالا می رود و در نتیجه امر و نهی والدین نیز بالا می رود.
 
5-لجبازی کودکان:
وقتی امرونهی والدین بالا می رود زمینه لجبازی در فرزند زیاد می شود. در خانواده های با فرزندان بیشتر این موارد کمتر است. در این تک فرزند ها گاهی اوقات لجبازی ها تا دوران ازدواج و مسائل بعد از ازدواج با همسر خود نیز کشیده می شود
 
-6-پرخاشگری:
دلیل پرخاشگری می تواند چند عامل باشد
 
 1-تک بودن و بیکاری. بیکاری بستر پرخاشگری را فراهم می کند
.2-توقع بالای فرزند چون کانون محبت والدین است
 3-لوس شدن حاصل از کانون توجه قرار گرفتن فرزند
البته چه بسا در خانواده هایی که فرزندان بیشتری دارند هم لجبازی و پرخاشگری وجود داشته باشد، ولی احتمالش کمتر و درمانش راحت تر است.
 
 
7-عدم رشد اخلاقی:
اگر تک فرزند پسر باشد چون بیشتر در کنار مادر قرار می گیرد بیشتر، رفتار های دخترانه پیدا می کند و دخترانه تربیت می شود. طبق روایت امیرالمومنین (علیه السلام) انسان ها بر مرام و منش همنشین خود هستند. به همین دلیل به والدین گفته می شود برای فرزندان همبازی و همنشین آورده شود
.
 8-پرعیب شدن تک فرزند:
گاهی اوقات این کم فرزندی و یکنواختی در زندگی مشکلاتی را برای خود فرزند بوجود می آورد و آنها را پرعیب می کند از جمله این عیبها عبارتند از: 
 
 9-جاه طلبی:
تک فرزند ها چون همیشه تک و مرکز توجه بوده اند مغرور و متکبر می شوند و جاه طلب می شوند، حتی در مدرسه اگر دانش آموزی در درس تک باشد و همه توجه ها به سمت او باشد غرور پیدا می کنند و می گویند هیچ کس به من نمی رسد.
 
10-انزوا طلبی:
تک فرزند ها بدلیل خلوت بودن خانه و تنها بودنشان همیشه به کار خودشان مشغول بوده اند و امروزه دیده می شود که تلوزیون و بازی های کامپیوتری تنها تکیه گاه آن ها شده و ترجیح می دهند اینگونه با فضای بیرون ارتباط برقرار کنند. حتی در مهمانی ها تبلت خود را گرفته و به گوشه ای می روند و خود را سر گرم می کنند و چون فعالیت و تحرک ندارند این موارد باعث چاقی های مفرط نیز می شود. ولی در خانواده های شلوغ این فعالیت ها، دنبال هم کردن و ها کشتی گرفتن ها بیشتر است و وقت وانرژی بیشتری را از فرزندان می گیرد. 
 
 11-نداشتن روحیه تلاش
: مشکل بعدی این فرزندان تک، چون همیشه تک بوده اند زیاده خواه بار می آیند، برخی از جوانان ما چون تک بوده اند وابسته والدین خود شده اند و انگیزه تلاش درونشان از بین رفته و سراغ کار و سختی های خارج از خانه نمی روند و والدین نیز از سر دلسوزی به تک فرزندشان آنها را به سختی و کار وادار نمی نمایند..
 
 
 12-نداشتن قدرت حل مشکلات:
انسان موجود اجتماعی است، و در اجتماع با فراز و نشیب ها مواجه می شود و در صدد حل آن ها بر می آید. در خانواده هایی که چند فرزند وجود دارد گهگاه بین فرزندان کشمکش بوجود می آید و فرزندان برای حل مشکلات تلاش می کنند و قدرت حل مساله در آن ها بالا می رود، ولی در خانواده های تک فرزند والدین همواره فرزند خود را مورد حمایت قرار می دهند و مشکلات فرزند را والدین حل می کنند. در آینده این فرزند در مدرسه و محیط های بزرگتر جامعه قادر به حل مشکلات خود نخواهد بود و همیشه نیازمند دخالت والدین برای حل مشکل خود است.
 
 
 13-فراگیری مهارت های کمتر:
تک فرزند ها مهارت های کمتری را فرا می گیرند و یا دیرتر به آن می رسند. و اکثرا در نورم سن رشد خود قرار نمی گیرند. کودک در هر سنی باید کار ها و مهارت هایی را بتواند انجام دهد. مثلا در سن چهار سالگی باید بتواند مسواک بزند، لباس خود را تعویض کند، چه برسد به راه رفتن و از پله بالا رفتن. حتی کارشناسان می گویند باید بتواند دوچرخه سواری کند و دور بزند، دکمه هایش رابتواند ببندد و لباسهایش را بپوشد، ولی در خانواده های تک فرزند این مهارت ها دیرتر فرا گرفته می شود. در خانواده های چند فرزند، فرزندان این مهارت ها را از همدیگر یاد می گیرند. اگر دقت کنیم رشد و یادگیری فرزند دوم سریع تر از فرزند اول است.
 
در خانواده های چند فرزند،
الف: فرزندان از دیگران یاد می گیرند.
ب: توجه پدر و مادر از یک نفر برداشته می شود و فرزند مجبور است کارهایش را خودش انجام دهد.
 ج: فرزندان در حضور بچه های دیگر تشویق به انجام کارهای خود می شوند و رقابت بین آن ها بوجود می آید مثل غذا خوردن و... 
 
در جمعیت های بالاتر هم مهارت های بیشتری وجود دارد. مثلا اردو برای بچه ها خیلی خوب است، چون آن ها را در جمع قرار می دهد و ناخود آگاه این جمع انسان را به سمت جلو حرکت می دهد، حتی بزرگ تر ها هم اگر تنها به کوهنوردی بروند خسته می شوند ولی اگه دسته جمعی باشد خستگی کمتر و انگیزه حرکت بیشتر می شود. بچه های تک زود احساس خستگی می کنند و اگر مهارتی هم باشد انگیزه انجام آن را ندارند. حتی در خواستگاری رفتن مرسوم است که بزرگ تر ها می گویند، خواستگاری خانواده ای برویم که چند تا دختر داشته باشند چون کاری تر هستند و معتقدند بچه های تک، کمتر کار بلدند. اگر بچه آخر با بچه یکی به آخر فاصله سنی بالا داشته باشد نیز این حالت بوجود می آید و تک می افتد. ولی اگر فاصله سنی بین فرزندان کم باشد فرزندان مهارت های بیشتر و آداب اجتماعی و ارتباطی بهتری را کسب می کنند.
 
 14-تاخیر در بلوغ رفتاری:
درخانواده های تک فرزند، بیشتر والدین فرزند را تحمل می کنند و یا اورا دعوا می کنند. که این باعث بالا رفتن معدل پرخاشگری و لجبازی در این خانواده ها می شود،در خانواده های چند فرزند مهارت کنترل خشم و پرخاشگری بیشتر است. اصلا ناهنجاری های رفتاری در خانواده های کم فرزند افزایش می یابد، اگربه فرزندان در دوران کودکی رفتارهایی مانند کنترل خشم را آموزش و تمرین ندهیم در زندگی آینده به مشکل برخورد خواهند کرد و امروزه مشاهده می شود که آمار طلاق با این شیب نگران کننده افزایش یافته است. 
 
 15-استرس و تنیدگی:
در خانواده های تک فرزند، چه در والدین و چه در فرزند استرس افزایش می یابد (همانطور که در آسیب های اول گفته شد والدین دائما نگران هستند که نکند این تنها فرزندم برایش اتفاقی بیفتد و یا اگر ما از دنیا برویم چه کسی اوراحمایت میکند). مشکلی مانند استرس، واکنشی است در برابر فشارهای روحی روانی، که از بیرون به انسان وارد می شود. این بچه جایی یاد نمیگیرد که این استرس را مدیریت کند که به استرس های بازدارنده تبدیل نشود.
 
 
16-بلوغ جنسی زودرس
: یکی از عوامل بلوغ زودرس، ارتباط فرزندان با انسانهای بزرگتر است و تک فرزند ها دائما با پدر و مادر خود در ارتباط هستند. بلوغ های زود هنگام آسیب هایی را به دنبال دارد. بلوغ جنسی را بلوغ عقلی کنترل می کند و اگر بلوغ جنسی زود تر از بلوغ عقلی حاصل شود آسیب هایی را به دنبال خواهد داشت و باعث اختلالات جنسی خواهد شد. در خانواده های چند فرزند، فرزندان در دوران کودکی خود خواهند بود ولی در خانواده های تک فرزند کودک همواره به کار های پدر و مادر نگاه می کند و رفتار های بزرگ تر ها باعث این بلوغ زود رس خواهد شد.
 
 17-کم شدن نقش حمایتگری:
در خانواده های چند فرزند حمایتگری و همیاری فرزندان از هم زیاد است و بعد از فوت والدین، فرزندان تنها نمی شوند و حامی یکدیگر خواهند ماند. چه حمایتگری مالی و چه عاطفی. ولی در خانواده های تک فرزند بعد از فوت والدین، فرزندان تنها می شوند. امروزه در زندگی های روزمره دیده می شود که برخی از مشکلات خانم ها و آقایون در این است که خانم یا اقا خواهر یا برادری ندارند که مشکلات خودش را با آن ها طرح کند. این ظلم به فرزند است که بدلیل تعداد کمشان درآینده خلاء هایی را احساس بکنند. چه بسا به این دلیل است که در آموزه های دینی داریم " ید الله مع الجماعه" (دست خداوند همراه با جمع است) چرا که انسان ها نمایندگان خدا روی زمین هستند و می توانند به یکدیگر کمک کنند و چه بهتر که از یک رگ و ریشه باشند.
 
فرزندان یکی از سرمایه های زندگی انسان است، چه خوب است که این سرمایه ها به اندازه ای باشند که بعدا پشیمون نشویم، بسیاری از والدین پا به سن می گذارند و از این که فرزند آوری نداشتند و بدلیل مشکلات از آن جلوگیری کرده اند پشیمان هستند و حسرت می خورند. در یک گزارش از فردی مصاحبه شد که به نکته جالبی اشاره کرد، او شخص گفت ما یک موقع سرمایه ای نداشتیم و خواستیم فرزند آوری رو مدیریت کنیم و از آن ممانعت کردیم و حالا که پا به سن گذاشتیم زندگی خوبی داریم ولی زمان فرزند آوری گذشته است، چه خوب بود که عاقبت اندیشی می کردیم
 
تا فرصت وجود دارد باید به سمت تعدد فرزند برویم، البته والدین بالای چهل سال می توانند با پزشکان متخصص و متعهد مشورت داشته باشند که چه بسا از لحاظی قوای بدنی آمادگی برای آوردن فرزند وجود داشته باشد که حتما استفاده کنند ازاین فرصت و از لذت فرزند دار شدن برخوردار شوند، چرا که در برخی کشورهای اروپایی تعداد باروری ها در سن بالای چهل سال بیشتر شده است که در کشور ما با پیشرفت مسائل بهداشتی و سالم ماندن بدن ها سن امید به زندگی افزایش پیدا کرده است
 
. 18-عدم یاری رساندن به والدین در آینده:
بچه های تک فرزند در آینده وقتی مشغول زندگی خود می شوند برگشت آن ها به خانواده و یاری دادن آن ها به والدین کم رنگ تر می شود، و مشغله های زندگی و زن و فرزند وقت یاری رساندن به والدین را به آنها نمی دهد در حالی که در آموزه های دین، احسان به والدین بسیار توصیه شده است. بسیار شنیده ایم که پدر و مادر ها امروزه می گویند که ما فراموش شده ایم، وقتی از آنها سوال می شود چند فرزند دارید متوجه می شویم تعداد فرزندان آن ها کم است. این موضوع به نوعی گسلی در حوزه خانواده ایجاد می کند و ارتباطات عاطفی بین آن ها کمتر می شود. در خانواده های پرجمعیت اگر هر ماه یکبار هم به دیدن هم بروند در ماه چندین بار همدیگر را خواهند دید. در غرب ارتباطات عاطفی کمرنگ تر شده که یکی از عوامل آن کم بودن تعدادفرزندان است.
 
 19-احساس تنهایی:
خود کودکان هم در خانواده های کم فرزند احساس تنهایی می کنند. حتی گاهی اوقات کودکانِ تنها به دعوا ها و کشمکش های خواهر برادر های دیگر حسادت می کنند. درست است که تک فرزند ها در آینده ازدواج می کنند، ولی ازدواج قسمتی از نیاز های انسان است، شخصی که خواهر و برادری ندارد و پدر و مادرش را از دست داده و احساس تنهایی می کند دچار آسیب های عاطفی می شود
.
 20-خجالتی بودن :
دلیلش این است که در 7 سال اول شخصیت کودک شکل می گیرد، در خانواده های شلوغ و پر هیاهو تعامل بین فرزندان و ارتباط بین آنها بالا می رود و در آینده هم در مدرسه و جامعه نیز به راحتی ارتباط برقرار می کنند.
 
. 21-بی حوصلگی:
در خانواده های پر جمعیت بسیاری از وقت های فرزندان با همدیگر پر می شود ولی در خانواده های کم فرزند پدر و مادرها کار های مربوط به خود را دارند و نمی توانند همه وقت فرزند را پر کنند و دائما با او بازی کنند و کودک در خانه حوصله اش سر می رود. این بی حوصلگی باعث نق زدن ها و اعتراض های کلامی فرزند می شود گاهی اوقات در رفتار های کودک تغییر بوجود می آید که باعث درگیری و یا تنبیه فرزند می شود.
 
 
علل کم فرزندی
 1-مسایل اقتصادی:
یکی از علت های مهمی که خانواده ها به دلیل آن به سمت تک فرزندی و کم فرزندی می روند مسائل و مشکلات اقتصادی است، البته در خانواده هایی با سطح در آمد بالا نیز تک فرزندی بسیار دیده می شود. در ابتدا دولتمردان و مسوولین باید همفکری داشته باشند تا این مسائل را هموار کنند ولی این نکته را نباید فراموش کنیم و آن اینکه روزی دست خداست و ما وسیله هایی هستیم برای کسب روزی هستیم، درروایتی، پیامبر خطاب به اباذر فرمودند: 
 
 یَا أَبَا ذَرٍّ لَوْ أَنَّ ابْنَ آدَمَ فَرَّ مِنْ رِزْقِهِ کَمَا یَفِرُّ مِنَ الْمَوْتِ لَأَدْرَکَهُ رِزْقُهُ کَمَا یُدْرِکُهُ الْمَوْتُ 
 
ای اباذر اگر فرزند آدم اگر از روزی خودش فرار کند گویی از مرگش فرار کرده است و همانطور که مرگ انسان را در می یابد، روزی هم می گردد و اورا در می یابد.
 
در روایت دیگری شخصی نزد معصوم و عرضه داشت من فرزند می خواهم ولی همسرم می گوید بدلیل مسائل اقتصادی فرزند آوردن را عقب بیاندازیم، حضرت با این تعبیر فرمودند روزی فرزندان را خدا می رساند، به همسرت بگو نگران این موضوع نباشد. اهل بیت این چنین با صراحت مهم نبودن مسائل اقتصادی رو مطرح می کند. البته این به این معنا نیست که با آوردن فرزند مشکلات اقتصادی به کلی برطرف می شود، حتی در زمان پیامبر هم جوان هایی خدمت پیامبر واهل بیت علیهم السلام می رسیدند و اظهار فقر می کردند و پیامبر و اهل بیت آنها را به ازدواج یا فرزند آوری دعوت می کردند و آنها گاهی با شک عمل می کردند ولی در آینده می دیدند که وضعیت آن ها اگر بهتر نشد بدتر هم نشده است و زندگی خوبی را دارند. فرزندان میوه های دل ماهستند و در کنار آن ها والدین آرامش پیدا می کنند و برای رسیدن به این آرامش باید سختی هایی رو پشت سر گذاشت که یکی از این سختی ها همین مسائل اقتصادی است. نسل گذشته مگر در تمکن مالی زندگی می کردند که فرزندان زیادی داشتند .
 
همانطور که گفته شد روزی انسان ها دست خداست و زیاد و کم کردن آن هم دست خود خداست، حضرات معصومین (علیهم السلام) می فرمودند در برخی موارد خداوند این مقدار روزی را زیاد می کند که یکی از آن موارد همین فرزند آوری است. شخصی سومین دخترش که به دنیا آمد با نگرانی نزد حضرت آمد، حضرت به او گفت نگران چه هستی، روزی اش را که خدا می دهدو برای خود توهم خاصیت دارد چون سه دختر داری خدا بهشت رو بر تو واجب کرده است. هر چه نگاه می کنیم مذمتی در باره فرزندآوری در روایات نیامده است و هر چه هست تشویق است
 
 در اینجا می توان به این ماجرا توجه کرددر گذشته که جمعیت کره زمین 3.5 میلیارد بود، دانشمندان و محققین یک موجی رو ایجاد کردند که جمعیت زیاد نشود و گفتند که اگر یک میلیارد به جمعیت اضافه شود فقر و بدبختی همه دنیارو فرا می گیرد و کمبود منابع بوجود می آید، با گذشت زمان و وقتی جمعیت 800 میلیون نفر اضافه شد، هیچ تغییری در وضعیت امرار و معاش و تغذیه مردم پیش نیامد و حتی در برخی موارد ذخایر و منابع افزایش پیدا کرد و منابع جدیدی پیدا شد هم اکنون هم که جمعیت جهان 7 میلیارد نفر است اتفاق خاصی پیش نیامده است در حالی که پیش بینی می شد فاجعه ای اتفاق می افتد.
 
 یک اشتباهی که محققین کردند این بود که خداوند انسان را یک موجود خلاق و هوشمند و عاقل آفریده است و در شرایط مختلف تصمیم های مختلف می گیرد، وقدرت حل مساله دارد (تعریف هوش). در خانه هم این فکر وجود دارد، که والدین می گویند با آمدن فرزند دوم چه اتفاقی می افتد، چه مالی چه تربیتی و نگرانی وجود دارد در حالی که باید توجه داشت ما انسان ها هوشمند هستیم و در شرایط مختلف سازگار می شویم و قدرت حل مشکلات را دارا هستیم.یکی از بلوغ هایی که وجود دارد بلوغ اقتصادی است، این بلوغ اقتصادی وقتی اتفاق می افتد که انسان در جریان مسائل مالی بیشتر قرار می گیرد، مثلا ازدواج کردن ، فرزند آوری و...وقتی فرزندان زیاد تر شود رشد بلوغ اقتصادی بیشتر خواهد شد.
 
اگر ما بیماری ای داشته باشیم که پزشک برای درمان آن هزینه زیادی مطالبه کند آیا ما از درمان منصرف می شویم؟ یا اینکه به امید خدا هزینه می کنیم، در بحث تک فرزندی برای فرزند بیماری می آورد و آسیب های احساسی، عاطفی و رفتاری بر بچه وارد می شود (21 آسیب برای تک فرزندی و کم فرزندی قبلا مطرح کردیم).
 
 اینکه مطرح می شود فرزند کم تر زندگی بهتر آیا با کم شدن فرزندان مشکلات کم شد؟ یا نوع مشکلات تغییر کرد، برخی ها می گویند بدلیل عدم توانایی درخواست های فرزندان ما به کم فرزندی روی می آوریم، آیا این درخواست ها فقط برای چند فرزندی است؟ آیا فرزند تک این خواسته ای ندارند؟ اتفاقا فرزند های تک بدلیل توقعات بالا و تک بودن همه چیز را برای خودش می خواهد، یک تبلت، یک دوچرخه و.... در حالیکه در خانواده های چند فرزند در قدیم یک دوچرخه خریداری می شد و فرزندان بعدی هم از همان استفاده می کردند
 
در انتها به این نکته توجه کنیم که گاهی اوقات می بینیم که زندگی خوب و خانه بزرگی را بدست آوردیم ولی دورمان خلوت است و آن ریحانه زندگی راکه فرزندان ما است کم داریم در یک گزارش از فردی مصاحبه شد که به نکته جالبی اشاره کرد، آن شخص گفت ما یک موقع سرمایه ای نداشتیم و خواستیم فرزند آوری رو مدیریت کنیم و از آن ممانعت کردیم و حالا که پا به سن گذاشتیم زندگی خوبی داریم ولی زمان فرزند آوری گذشته است، چه خوب بود که عاقبت اندیشی می کردیم.
 
2-اشتغال مادران به کار یا تحصیل:
چند نکته را باید مورد توجه قرار داد
: برخی از فعالیت های ما یک پازل از زندگی ماست، این موضوع نباید به تمام زندگی سرایت کند، یا دختر خانم هایی که که به بهانه درس دیگر ازدواج نمی کنند، این تحصیلات یک پازل از زندگی ماست و نباید همه زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد، گاهی اوقات آسیب هایی رو بوجود می آورد و سن ازدواج بالا می رود و مورد های خوب گذشته دیگر نیست و حسرت و پشیمانی به بار می آورد.
مقام معظم رهبری فرمودند که ما با اشتغال خانم ها مخالف نیستیم با دوشرط 1- به خانواده آسیب نرساند و 2- اختلاط با نامحرم وجود نداشته باشد
گاهی اوقات می بینیم که زندگی خوب و خانه بزرگی را بدست آوردیم ولی دورمان خلوت بود و آن ریحانه زندگی را که فرزندان ما است کم داریم. اشتغال و تحصیل با فرزند دار شدن قابل جمع است که این با توانایی مادر ها بستگی دارد. این نگرش غلط که بوجود آمده است و خود خانم ها با حالت اعتراض می گویند که چرا ما خانم ها باید بپزیم و بشوییم و پوشک بچه عوض کنیم و این دید که کار در منزل خیلی کار بی ارزشی است را باید اصلاح کنیم، این کاملا برعکس است، اگر بدانیم که کار خانم ها در منزل چقدر ارزشمند است هر روز دستان آن ها را می بوسیم، حضرت فاطمه فرمودند، زن خانه دار به خدا نزدیک تر است.یا اگر مرد از همسرش درخواست آب می کند همین که زن برای همسرش ظرف آبی می آور این عمل برای زن بهتر از عبادت شبانه و روزه گرفتن در روز برای آن زن می شود، و در جای دیگر می فرماید به ازای هر جرعه ای که مرد می نوشد 60 گناه زن آمرزیده می شود و 60 حسنه رویش می کند. ما نگاهمان نگاه آخرتی است و ئنیا را به صورت یک مزرعه می بینیم و باید از آن بهره برد برای آخرت. در روایتی داریم به ازای هر جرعه ای که فرزند از شیر مادر می خورد، خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده از نسل اسماعیل را به آن می دهد و بی جهت نیست که می گویند بهشت زیر پای مادران است.
 
3- اختلافات بین زن و شوهر:
گاهی اوقات همسران به دلیل اختلافاتی که دارند و حتی جدایی و طلاق را محتمل می دانند از فرزند آوری ممانعت می کنند تا تکلیفشان مشخص شود.
سرنوشت زندگی در دست خود زن و شوهراست و اگر بدانیم چگونه عمل کنیم می توانیم زندگی را پایدار کنیم . نقشه راه زندگی از بیرون خانواده کشیده نمیشه و تدبیر خود زن و مرد می تواند استحکام پایه زندگی رو فراهم کند.
در این دوره ی زمانی زندگی ها پیچیدگی های زیادی دارد، اگر طریقه صحبت کردن، صبر، گذشت و مهارت های زندگی مشترک را یاد بگیرند سطح رضایتمندی از زندگی بالا می رود. مادر پدر هایی که خودشان یک عمر با کشمکش زندگی کردند و الگوی فرزندانشان می شوند زندگی این فرزندان چیزی بهتر از آن ها نمی شود. بهمین دلیل باید برای زندگی تدبیر داشته باشیم و مهارت های سبک اسلامی زندگی یاد بگیریم و کار ببندیم. 
چرا سبک زندگی اسلامی؟ غرب هم به مهارت های زندگی پرداخته اند ولی به دید بشری، به همین دلیل در اروپا تجربه طلاق 50 درصد دیده می شود. با نگاه بشری نمی توان مشکل را حل کرد، با حل یک مشکل، مشکل دیگری بوجود می آید. ولی با یک رجوع به آموزه های اهل بیت علیهم السلام واشراف آن ها و آیات قرآن و برنامه ای که خالق انسان برای انسان وضع کرده، زندگی ها رو پیش می بریم مصلحت زندگی رقم خواهد خورد. در آموزه های دینی منفعت زن و مرد مورد نظر نیست بلکه منفعت زندگی مورد نظر است، شاید زن یا مرد سختی باید بکشند تا زندگی بهتر شود. 
بنابراین این مشکلات نمی تواند مانع فرزند اوری بشود،باید مشکل را حل کرد.
خانواده در آموزه های اسلامی یک نهاد مقدس است، تا جایی که اگر جوانی تشکیل خانواده نیمی از دین یکی از تصمیمات بزرگی که می توانیم بگیریم این است که تلاشمون رو بکنیم با بهره گیری از الگوی مناسب دینی و الگو قرار دادن زندگی امیرالمونین و حضرت زهرا و شبیه شدن به زندگی آن ها می توان مشکلات رو حل کرد. چگونه؟ 
 
 این زوج آسمانی:
 
الف- شناخت متقابلی در زندگی آن ها وجود داشت که منجر به یک درک متقابل شده بود. یک جاهایی حضرت زهرا(سلام الله علیها) میبیند که حضرت علی(علیه السلام) شاید توانایی برآورده کردن و تهیه کردن آن را نداشته باشد، حتی حضرت زهرا در خواست نمی کند که علی بگوید نمی توانم 
 
در زندگی های الان مرد توانایی ندارد و زن اصرار می کند و می گوید مرد های دیگر چیکار می کنند تو هم بکن
 
ب- همکاری متقابل: روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله) وارد خانه آن ها شدم و زهرا در حال پختن آش است و علی در حال عدس پاک کردن بودند فرمود علی جان خانه محل حج و عمره است و وقتی مرد در کار خانه به همسر کمک می کند خداوند پاداش عظیمی به آن مرد می دهد، 
 
وقتی زنی فقط کار میکند و مرد همیشه در حال تماشای تلوزیون و... است خب ارتباط مکدر می شود
 
ج- ارتباط کلامی مناسب بین آن ها که دوستی و محبت موج می زند، علی فاطمه را با لفظ "نَفْسی لَکَ الفِدا" جانم به قربانت وفاطمه علی را با لفظ و روحی لک الفدا (روحم به فدایت) مورد خطاب قرار می داد. این موارد در زندگی های امروزه کم است
 
د-رضایت خدا در زندگی: گاهی اوقات برای رضایت مهمان برآورده بشه سر زن هایمان داد می زنیم و یا زنی برای تکمیل سرویس ظروف با همسرش قهر می کند، در همه موارد در زندگی چه همسران و چه با فرزند باید رضایت خداوند مورد توجه قرار بگیرد.
 
 یکی از دلایلی که زندگی ها غربی بیشتر به طلاق و جدایی می رسد این است که حاکمیت خداوند از زندگی ها خارج شده است. در روایات داریم که تحمل بد اخلاقی شوهر باعث بهشتی شدن زن می شود، البته مرد مجازات بد اخلاقی خود را خواهد دید ولی زن می تواند با صبر بر بداخلاقی خودش را بالا ببرد و نه اینکه فقط صبر و تحمل داشته باشدو سختی بکشد بلکه تلاش برای تغییر مناسب در همسر را نیز ایجاد کند و همینطور بالعکس (تحمل مرد دربرابر بداخلاقی زن و...) 
 
4- علل تربیتی:
تربیت یک عرصه مهمی است، پدر و مادر باید نگران این مسائل باشند، ولی تربیت یک مهارت است، اگر رانندگی رو یاد بگیریم چه یک کیلومتر و چه صد کیلومتر را می تواند رانندگی کند، اگر همه دانش و مهارت های تربیتی را یاد بگیرند 3 و 4 فرزند یا بیشتر فرقی نخواهد کرد، البته همه عوامل هم دست انسان نیست و چه بسا پدر و مادر شیوه ی تربیتی را بدانیم و به کار هم ببندیم و لی فرزندان خوب تربیت نشوند، چون کم فرزندی خودش یک مانع است و بهمین دلیل یکی از عوامل تربیت تعدد فرزندان است، همانطور که دیده می شود تربیت فرزند های بعدی بهتر و راحت تر است چون این تجربه را پدر و مادر در فرزندان اول پیدا کرده اند
تعداد فرزندان حداقل 3 فرزند باید باشد و تعداد بیشتر از آن خوب است و به توانایی تربیتی والدین بستگی دارد. باید توجه داشت که باید در تربیت توکل و توسل داشته باشیم و از خدا و اهل بیت بخواهیم که یاریمان کنند. 
 
⬅️استادتراشیون برنامه پرسمان کودک ونوجوان. رادیومعارف
nooredideh.com
 

کپی کردن مطالب سایت با ذکر منبع (www.nooredideh.com) بلامانع است

عبدالله عاصی
۲۹ مهر ۹۵ ، ۲۲:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

در بیشتر ازدواج های امروزه، زن و شوهر، هر دو، بیرون از منزل شاغل هستند. اهمیت پیامدهای این تحول از آن روست که ممکن است زن و شوهر، هر یک، به جهت های مختلف کشیده شوند و به ناچار در تعقیب هدف های مختلف باشند. در نتیجه مدت با هم بودن آن دو شدیداً کاهش می یابد و بر میزان مشغولیت فکری و فشار روانی آنان افزوده می شود. با گذشت زمان فاصله ی زن و شوهر از هم زیاد می شود و از نظر عاطفی و جسمانی روزبه روز از یکدیگر دور می شوند.
طلاق نیز مانند ازدواج، از ویژگی های روان شناختی خاصی برخوردار است. واقع گرایانه نبودن انتظارات همسران، یکی از علت های طلاق است. معمولاً، هر یک از طرفین توقعات ویژه ای دارد و فکر می کند باید همسری کاملاً شبیه به مادر یا پدر خود داشته باشد. اگرچه بعدها فرد همسر خود را مادری فداکار یا پدری نمونه ارزیابی نمی کند. بر اساس مطالعات انجام شده، تا زمانی که زوجین صاحب فرزند نشده اند، از وجود هم لذت بیشتری می برند. به نظر می رسد کودک حداکثر فشار را بر پدر و مادر وارد می کند. در طول ازدواج، بیشترین فشار از ناحیه ی فرزند بر والدین وارد می شود. طبق آمار بیماری یا فوت فرزند از عواملی هستند که احتمال طلاق را تا 50 درصد افزایش می دهند.
برخی از علل طلاق به طور خلاصه عبارتند از:

1 ـ ازدواج های رمانتیک:

اشتیاق بیش از حد دختران و پسران به ازدواج، اغلب با احساس هیجان ناشی از ازدواج همراه است که احساس بسیار قدرتمندی هم هست. کسانی که بیشتر از حد، تحت تأثیر هیجان ازدواج قرار می گیرند، متوجه مسئولیت سنگین آن نیستند. به همین دلیل برای ازدواج کردن بی تابی نشان می دهند و مشکلات پیش رو را پیش بینی نمی کنند و به نوعی وارد ازدواج های زودرس و رمانتیک می شوند که معمولاً این نوع ازدواج ها به طلاق منجر می شود.

2 ـ ازدواج به میل دیگران:

کسانی که در انتخاب همسر به نیازهای خود بی توجهند و فقط برای راضی کردن پدر و مادر یا یکی از شخصیت های مهم زندگی شان ازدواج می کنند، دست به اقدام خطرناکی می زنند.

3 ـ نداشتن شناخت کافی از یکدیگر:

افرادی که به قدر کافی با هم مراوده و رفت و آمد نداشته اند و علایق طرف مقابل را نشناخته اند و فقط از روی احساس و هیجان وارد زندگی مشترک می شوند؛ در زندگی، با کوهی از مسائل و مشکلات روبه رو می شوند که توانایی حل آن ها را ندارند.

4 ـ داشتن انتظارات غیر واقع بینانه:

ساده اندیشی است که اگر کسی گمان کند به تنهایی قادر است دیگری را تغییر دهد یا فکر کند اگر طرف مقابل به معنای واقعی عشق پی ببرد، همه چیز تغییر خواهد کرد. زندگی واقعی، بر این نوع ساده اندیشی ها خط بطلان می کشد.

5 ـ مسائل رفتاری و شخصیتی:

چنانچه کسی که با او قصد ازدواج دارید، دارای ویژگی ها و خصلت هایی مثل: حسادت، بدخلقی، نداشتن احساس مسئولیت، بی صداقتی، سماجت و... است اکیداً توصیه می شود تا زمانی که این خصلت ها از بین نرفته اند اقدام به ازدواج با او نکنید. زیرا این گونه افراد زندگی زناشویی را در معرض خطر جدی قرار می دهند.

6 ـ انتخاب احساسی:

نداشتن تصور ذهنی روشن از همسر مطلوب و انتخاب بر اساس شم قوی، یک فرایند ناخودآگاه است و نباید به آن اطمینان کرد. لازم است جهت داشتن همسری شایسته، منطقی تر رفتار شود.

7 ـ گذشت نکردن:

زنان و مردانی که در زندگی مشترک، گذشت ندارند، خواسته ها و نیازهای یکدیگر را رعایت نمی کنند و همدیگر را به صورت منطقی و عملی نمی پذیرند، کنترلی بر عصبانیت و رفتارهای توأم با خشونت خود ندارند، و در نتیجه خیلی زود از هم دور می شوند و کارشان به طلاق می کشد.

8 ـ عدم مسئولیت پذیری:

زنان و مردانی که به حداقل مسئولیت های خود پایبند نیستند و برای رفع ناتوانی خود تلاش نمی کنند زندگی موفقی ندارند.

9 ـ بدزبانی:

زنان و مردان بدزبانی که در گفتار خود مرتب نق می زنند، و با لحنی ملامت آمیز و تمسخرگونه با یکدیگر صحبت می کنند رابطه ای سرد و بی احترام دارند و زندگی شان دارای استحکام کافی نیست.

10 ـ خواست های بی جا:

زنان و مردانی که قادر نیستند درخواست ها و انتظارات خود را پس از ازدواج تعدیل کنند، و نمی توانند در حد توانایی های خود برنامه ریزی کنند، مشکلاتی برای خود به وجود می آورند که کم کم بزرگ شده و گاهی ممکن است به سمت جدایی کشیده شوند.

11 ـ روابط سرد بین زوجین:

زنان و شوهرانی که روابط صمیمی و عاشقانه ای با هم ندارند، سرد و خشک و بی روح با یکدیگر رفتار می کنند و واکنش مناسب به احساسات دوستانه و عاشقانه ی یکدیگر نشان نمی دهند، با گذشت زمان و برآورده نشدن نیازهای عاطفی شان از یکدیگر دور می شوند.

12 ـ روابط جنسی نامناسب:

زنان و مردانی که روابط جنسی سردی دارند یا میزان روابط و تمایلات جنسی آنها کم است و با بالا رفتن سن شان سرد مزاج تر هم می شوند، و روابط جنسی شان همیشه با بی احساسی و بی میلی آشکار خواهد بود، این نوع روابط جنسی سرد باعث ایجاد نارضایتی در طرف مقابل شده و به مرور، کار به طلاق می کشد.

13 ـ بی اعتمادی:

زنان و مردانی که به هم اعتماد ندارند، به دروغگویی و فریب و خیانت روی می آورند و به سرکوب و تحقیر همدیگر می پردازند که این نوع زندگی نتیجه ای جز طلاق ندارد.

14 ـ نداشتن حس همبستگی:

زنان و مردانی که سال ها پس از ازدواج، هنوز حس همبستگی در آنان ایجاد نشده است دیر یا زود از هم جدا خواهند شد.

15 ـ مردسالاری یا زن سالاری:

رابطه ای که در آن مردسالاری یا زن سالاری حاکم است و مسئولیت حفاظت و امنیت اقتصادی و روانی خانواده در دست یک نفر قرار گرفته، نقش طرف مقابل کاملاً بی رنگ شده، تداوم نخواهد داشت.

16 ـ عدم احساس امنیت:

در زندگی مشترکی که احساس امنیت عاطفی، مالی و روانی وجود نداشته باشد، افکار نگران کننده ای بروز می کند که تداوم آن را به مخاطره می اندازد.

17 ـ نداشتن سیاست درست در روابط خانوادگی:

اگر مردان و زنان سیاست تنظیم رابطه ی بین خانواده ی همسر و خانواده ی خود را از دست داده باشند یا اصلاً فاقد آن باشند، به جای وابستگی های منطقی، جوی مملو از درگیری های شدید، قهر و خصومت، بین دو خانواده حاکم می شود و دخالت های بی جای افراد خانواده غیر قابل کنترل خواهد شد.
عوامل جدایی و طلاق را می توان به سه گروه عوامل 1 ـ اجتماعی 2 ـ فردی 3 ـ ارتباطی تقسیم نمود و با توجه به این که تحولات برق آسای زندگی وقایع با آن چنان سرعتی رخ می دهد که دریافت تخصصی و بررسی هر یک بسیار مشکل خواهد بود، و از سوی دیگر پیچیدگی ها و غیرانسانی بودن جوامع در مقیاسی وسیع، انسان ها را به سوی از خودبیگانگی، انزوا و عدم اعتماد سوق می دهد که این مسئله بیش از هر حوزه ی دیگر در روابط خانوادگی و زناشویی مشاهده می شود.

عوامل شخصی مؤثر در طلاق کدامند؟

تا زمانی که در جامعه آرمان های رمانتیک و انتظارهای بیهوده و خیالی در حال گسترش است، و افراد نیز به پذیرش آن ها تن می دهند، بر میزان سرخوردگی و دلسردی از زندگی زناشویی افزوده می شود. هر یک از انتظارات نادرست و هدف های غیر واقع بینانه، عوارضی از نوع نومیدی، دلسردی و خشم همسران را در پی خواهد داشت. همه ی افراد، زندگی را با هدف خوشبختی شروع می کنند. همین که احساس خشنودی از زندگی زناشویی رو به کاهش می گذارد، تنها راه چاره را در طلاق می بینند. دلیل این امر آن است که در ابتدای ازدواج، دلبستگی ها و فعالیت های همسران، هم خوانی و هم سانی بسیار وجود دارد، ولی ممکن است در مدتی کوتاه این هم خوانی و علاقه مندی تبدیل به ناهم خوانی شدید شود. وقتی افراد تغییر می کنند، روابط آن ها نیز دگرگون می شود. زمانی که همسران هیچ گونه تشابهی در فعالیت ها و ارزش های خود احساس نکنند، به انزوا و دوری گزیدن از هم روی می آورند.
قانون ازدواج حکم می کند همسران برای تسلط بر دشواری ها و پیچیدگی های زندگی روزمره تلاش کنند. این در حالی است که هرگونه پریشانی روانی ایجاد شده در هر یک از طرفین، بر رابطه ی زناشویی آنان شدیداً تأثیر منفی خواهد گذاشت.
عوامل مؤثر در ایجاد اختلافات زن و شوهری که حتی ممکن است به طلاق منجر شوند، عبارتند از:

1ـ اختلال در مبادله ی رفتاری:

شامل فرآیندهای سازگاری شناختی، رفتاری و عاطفی در طی تعامل میان زوج می شود. بنابراین، سازگاری در فرایند شناختی، درکی، رفتاری و عاطفی، در طی زندگی مشترک احساس می شود. هر یک به نحوی آسیب می بینند، فرایند مبادله ی این سه پدیده به هم می خورد. یا به عبارت روشن تر: عدم درک متقابل به وجود می آید.

 

2 ـ عدم مُحبت:

که ابزار فعالانه ی آن، همراه سایر عواطف مثبت، باعث می شود زوجین از تداوم رابطه شان احساس رضایت بکنند.

3 ـ پرخاشگری یا تعارض:

از نقطه ضعف هایی است که می تواند طی ده سال اول زندگی زناشویی، باعث طلاق و نارضایتی طرفین شود.

4.نحوه ی ایفای نقش ها:

یعنی هر کدام از زوجین وظایف اصلی خود را، که برای تداوم زندگی زناشویی مؤثر است چطور انجام می دهد. نقش هایی که مسئولیت بیشتری را بر عهده ی یکی از همسران می گذارند، خطر به وجود آمدن مشکل در ارتباط زوجین را افزایش می دهند.
زنان غالباً برای حفظ و تداوم رابطه ی زناشویی و مسئولیت های شغلی خود دچار تعارض می شوند. همین امر سبب کم شدن استحکام زندگی زناشویی می شود.

5.عدم حمایت متقابل زوجین:

حمایت متقابل زوجین از عناصر اصلی تداوم زندگی زناشویی است. این حمایت ها ممکن است عملی (مانند کمک کردن کار در منزل) یا عاطفی (مانند گوش کردن همدلانه به درد دل یکدیگر) باشد، در تداوم زندگی زناشویی نقش بسیار مهمی دارند.

6.اختلالات روابط جنسی

بین غریزه ی جنسی، سلامت روانی جنسی و رضایت زناشویی همواره رابطه ای قوی وجود دارد. رضایت اولیه ی جنسی یکی از عوامل مهم تداوم رضایت زناشویی است. عوامل مهم اختلالات روابط جنسی عبارتند از: ناتوانی جنسی، انزال زودرس در مردان، کم بودن میل جنسی و سردمزاجی زنان، زنانی که به ارضای جنسی نمی رسند، یا زنانی که تماس های جنسی با آن ها توأم با درد و انقباض شدید ناحیه ی تناسلی است.

7.رویدادهای زندگی:

که به تحولات رشدی زوجین و میزان مقاومت آن ها در برابر حوادث استرس زای زندگی بستگی دارد. این رویدادهای استرس زا عبارتند از: بیماری شدید یکی از زوجین (نظیر سرطان)، رخدادهای غیرمترقبه برای کودکان، بازنشستگی یکی از زوجین و...

8.مشخصات فردی:

به سابقه ی خانوادی و عوامل شخصیتی و به تجارب فرد در خانواده ی خود برمی گردد، مانند:
الف)فرزندان طلاق، که در برابر ناملایمات زندگی آینده ی زناشویی خود، بیشتر به سمت طلاق گرایش دارند.
ب)فرزندان والدین پرخاشگر، که در زندگی زناشویی خود، به عنوان فردی بالغ، پرخاشگری زیادی دارند.

9.نوع دلبستگی زوجین:

تجربه ی روابط صمیمانه ی دوران کودکی به شکل گیری طرح های ذهنی افراد منجر می شود. این مدل های فعال شناختی، در روابط زناشویی آینده ی افراد، بسیار مؤثر هستند. یک بُعد این وابستگی و صمیمیت، میزان آرامش ناشی از این دلبستگی است؛ ولی در بُعدی دیگر، افرادی هستند که از صمیمیت وحشت دارند و آن را ترس آور می دانند و احساس خوبی به آن ندارند و از روابط خیلی صمیمانه پرهیز می کنند.

10.اختلالات روانی:

یکی از عوامل شاخص خطرآفرین در زندگی مشترک، اختلال روانی در افراد، چه در حال و چه در سابقه ی آن هاست. مانند افسردگی راجعه (دوره ای)، الکلیسم، اعتیاد به مواد مخدر و مواد محرک، اختلالات اضطرای شدید، وسواس و... که نقطه ضعف های شدیدی در تعاملات میان افراد است.

11.بافت های فرهنگی:

ازدواج ها معمولاً در یک بافت فرهنگی خاص رخ می دهند. در صورتی که زوجین به گونه ای عاقلانه و منطقی به نقاط قوت و تفاوت های فرهنگی یکدیگر توجه داشته باشند، ازدواجی موفق خواهند داشت. تفاوت های محسوس فرهنگی ـ اجتماعی زوجین از منابع مهم تعارض آن دو است.

12.متغیرهای محیطی:

خانه های شلوغ، رفت و آمدهای زیاد فامیل، پذیرایی مداوم از بستگان و مهمان های ناخواسته و بالاخره تعداد زیاد فرزندان باعث می شود که زوجین از نظر تنظیم وقت دچار مشکل شوند و آرامش و خلوت در خانه شان وجود نداشته باشد. در این صورت روابط جنسی آن ها آهسته آهسته کاهش می یابد. زوجی که به تأثیرات آشفتگی های متغیر محیطی آگاه نیستند، به طرف طلاق سوق پیدا می کنند.
در نتیجه هر یک از عوامل فوق، به تنهایی، یا به عنوان مجموعه ای از آن ها به همراه عدم اتخاذ سیاست مناسب در زندگی مشترک؛ از عوامل مهم طلاق هستند. تصمیم گیری برای طلاق زمانی رخ می دهد که زوج در زمانی کوتاه مدت، یا شناخت درمانی اختلافات زناشویی یا رفتاردرمانی های شناختی زوجین در زمان مناسب، قادر به حل معضلات آن ها نباشد.
در خلال زوج درمانی شاهد فهرست بی پایانی از این نوع انتظارات بوده ایم که زمینه ساز طلاق می شوند. با این که جامعه به رشد خود ادامه می دهد و پرده ی اوهام آهسته آهسته از روی مفهوم ازدواج برداشته می شود، اما افراد هنوز خود را با ایده آل های رُمانتیک سرگرم می کنند و گاه دست به خیالبافی درباره ی انتظارات شان می زنند.
منبع مقاله : 
آذر، ماهیار؛ (1385) طلاق: علل، پیامدها و بچه های طلاق، تهران: نشر قطره، چاپ اول.

به نقل از http://rasekhoon.net/article/show/957561

عبدالله عاصی
۲۹ مهر ۹۵ ، ۰۸:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر