تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند، باید ازدواج نماید. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲

تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند، باید ازدواج نماید. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲

تنها نمان

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله : مَنْ اَحَبَّ اَنْ یَلْقَى اللّه‏َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلقَهُ بِزَوجَةٍ ؛
خانواده گلخانه ای، پر از محبت و احساس، سازندگی، و آینده نگری است. کانون خانواده، محیطی پر از شور و شادی و پیوندی به گذشته و پلی به آینده است و هیچ اجتماعی به اجتماع خانواده نمی رسد. خانواده اجتماع مقدسی است.
با وجود چتر زیبایی چون خانواده (والدین، همسر ، فرزندان ، بردار و خواهر) تنها ماندن چرا.

چرا جوانان دیر ازدواج می کنند؟

چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ب.ظ
زینب محمودآبادی
زمانی بود که نگرانی افراد در مورد سن ازدواج، ازدواج زودرس بود. دغدغه فعالان اجتماعی تصویب مصوبه‌های جلوگیری از ازدواج کودکان بود. صحبت‌ها بر سر ‌این موضوع بود که آایا باید از نظر قانونی محدودیت سنی برای ازدواج وضع شود؟ ‌این سن باید چقدر باشد؟ 13 سال، 15 و یا 18 و ...؟ اما چند دهه‌ای است که ‌این نگرانی وارونه شده است؛ میانگین سن ازدواج افزایش ناگهانی و چشم‌گیری یافته ‌است و پدیده تجرد خودخواسته، نوعی سبک زندگی جدید به وجود آورده است. 

برخی از افراد نه ‌اینکه نتوانند، بلکه نمی‌خواهند ازدواج کنند. از سوی دیگر، در حالی که برخی پدر و مادرها احساس می‌کنند ازدواج فرزندانشان به تأخیر افتاده است و از ‌این موضوع نگران هستند، ولی برخی فرزندان آنها احساس می‌کنند هنوز برای ازدواج زود است و باید به برنامه‌های دیگر زندگی‌شان بپردازند. 

تأخیر در سن ازدواج پدیده‌ای جدید است؛ اگر سن ازدواج خودتان و دوستانتان را با سن ازدواج پدر و یا مادرتان و یا پدربزرگ و مادربزرگ‌تان مقایسه کنید، متوجه متأخر بودن ‌این پدیده خواهید شد. اما چرا تأخیر در سن ازدواج رخ داده است؟ در ادامه برای پاسخ دادن به‌ این سؤال به نتایج برخی تحقیقات تجربی و سپس به تبیین‌های نظری که در ‌این رابطه وجود دارد، می‌پردازیم:

•    تحقیقات تجربی
جامعه‌شناسان در پاسخ به پدیده تأخیر در سن ازدواج، علل گوناگونی را ذکر می‌کنند. گتابی و غفاری (1390)، در مقاله‌ای علل افزایش سن ازدواج دختران را بررسی کرده‌اند. آنان 1291 نفر از دختران را در 5 شهر تهران، ساری، خرم‌آباد، مشهد و سنندج مطالعه‌کرده‌اند؛ نتایج تحقیقات آنان نشان می‌دهد که دخترانی که دیرتر ازدواج می‌کنند، از تحصیلات بالاتری برخوردارند، نگرش فر مادی به ازدواج داشته و اعتقاد دارند که درست است که ازدواج یک فرصت خوب در زندگی است، اما وقتی ازدواج رخ می‌دهد، فرد یک سری فرصت‌هایی را از دست داده و هزینه‌هایی باید بدهد که بیشتر از فرصت بدست آورده است.

هزارجریبی و آستین‌فشان (1385)، در مقاله‌ای عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر میانگین سن ازدواج زنان را در سال‌های 1355 تا 1385 بررسی کرده‌اند. نتایج تحقیقات آنان نشان می‌دهد، دیگر تفاوت قابل توجهی بین میانگین سن ازدواج زنان روستایی و شهری وجود ندارد.‌ این دو محقق عواملی نظیر بیکاری، نرخ مشارکت اقتصادی زنان، میزان تحصیلات عالی و میزان باسوادی را در افرایش سن ازدواج زنان مؤثر دانسته‌اند.

محمودیان نیز در سال 1383، مقاله‌ای با موضوع "سن ازدواج در حال افزایش" منتشر کرده است. وی با بررسی اطلاعات مرکز آمار ‌ایران، بدین نتیجه رسیده است که ازدواج‌های جدیدتر، در سنین بالاتری اتفاق افتاده‌اند. میزان تحصیلات، به ویژه در مقاطع بالای تحصیلی، با افزایش سن ازدواج همبستگی داشته است. شهرنشینی، مشارکت زنان در نیروی کار، ازدواج‌های آزادتر، برابری بیشتر جنسیتی و نسبت خویشاوندی دورتر زوجین، اثر مستقیمی بر سن ازدواج داشته‌ است. هم‌چنین سن ازدواج بسته به قومیت متفاوت بوده است.

تببین‌های نظری
نتایج تحقیقات تجربی در ‌ایران، حاکی از تأخیر در سن ازدواج در سال‌های اخیر است، اما تبیین‌های نظری نیز جهت ‌این پدیده وجود دارد. در ادامه رویکردهای نظری از قبیل نظریه انتخاب عقلانی، نظریه دسترسی، امکان و تمایل، نظریه نوسازی، مضیغه ازدواج، جوامع در حال گذار و مهاجرت را مرور می‌کنیم.

•    نظریه انتخاب عقلانی
از نظریه‌های اقتصادی در باب سن ازدواج و تأخیر آن، می‌توان به نظریه‌های انتخاب عقلانی اشاره کرد. نظریه انتخاب عقلانی با تکیه بر مدل‌های اقتصادی خرد کاربردی، به تبیین دلایل تعویق و تأخیر ازدواج در بین مردان و به‌خصوص زنان می‌پردازد.

این نظریه دال بر‌این است که انسان موجود عقلانی است و مدام در حال برآورد کردن هزینه و سود است. چنان‌چه سود حاصل از عملی بیشتر از هزینه آن باشد، به انجام آن عمل متمایل می‌شود و چنان‌چه هزینه عملی بیش‌تر از سود آن باشد، فرد آن را انجام نداده و به تعویق می‌اندازد.‌ این نظریه، تأخیر در سن ازدواج را با اوضاع نابسامان اقتصادی تبیین می‌کند؛ بدین صورت ‌که افزایش بی‌کاری، افزایش تورم، افزایش قیمت اجاره و خرید مسکن و هزینه‌های هنگفت ازدواج، فرد را به‌این نتیجه می‌رسانند که هنوز برای تشکیل خانواده آمادگی کافی ندارد و‌ این امر را باید به چندین سال آتی موکول کند. (گتابی و غفاری ،1390). 

گویا شرایط جامعه ما نیز در حال حاضر به گونه‌ایست که هزینه‌های ازدواج برای افراد بیشتر از سود آن است. به همین دلیل افراد ازدواج را به تأخیر می‌اندازند و از مسئولیت آن دوری می‌جویند.

 در واقع می‌توان گفت پایه‌ترین تئوری اقتصادی ازدواج بر همین تحلیل هزینه- فایده قرار دارد. تحلیل هزینه و فایده می‌تواند باعث به تأخیر انداختن ازدواج برای جستجوی یک عشق رمانتیک و یا همسری با ویژگی‌های خاص گردد (ضرابی و مصطفوی، 1390).

•    نظریه دسترسی، امکان و تمایل 
صاحب‌نظر ‌این دیدگاه «دیکسون» است. «دیکسون» بر سه متغیر دسترسی، امکان و تمایل تأکید می‌ورزد و چنین می‌پندارد که ‌این سه متغیر، اثرات ساختار اجتماعی بر الگوهای ازدواج را تعدیل می‌بخشند. طبق نظر دیکسون متغیر دسترسی به وسیله توازن نسبت سنی- جنسی افراد در سن ازدواج و روش‌های انتخاب همسر ( تنظیم‌شده یا انتخاب آزاد) تعیین می‌شود. 

وی اظهار می‌دارد جایی که عدم توازن جدی در نسبت سنی- جنسی جمعیت در سن ازدواج وجود دارد، برخی از ازدواج‌ها با تأخیر مواجه هستند و جایی که افراد جوان برای انتخاب همسر آزاد هستند، ازدواج‌ها نسبت به جایی که همسران از سوی والدین انتخاب می‌شوند، دیرتر اتفاق می‌افتد. 

متغیر «امکان»، مربوط به وضعیت اجتماعی و اقتصادی می‌شود که برای زوج‌های جوان جهت تشکیل خانواده ضروری است. همچنین در نواحی شهری به دلیل تأکید اساسی بر مسئولیت‌های فردی قبل از ازدواج، نیاز به توسعه و کسب مهارت‌ها و به دست آوردن تجربه برای اداره یک خانواده مستقل، ازدواج‌شان نسبت به نواحی روستایی به تأخیر می‌افتد.

متغیر «تمایل» از سوی فشار اجتماعی که شامل پاداش اجتماعی از قبیل عشق و عاطفه، حمایت اقتصادی، حفظ اصل و نسب و احساس خوشی در سالخوردگی و مجازات اجتماعی از قبیل انزوای اجتماعی و ننگ و رسوایی به دلیل بی‌فرزندی یا تجرد قطعی از یک سن معین به بالا برای ازدواج تعریف شده است(هزارجریبی، 1385).

•    نظریه نوسازی
نظریه نوسازی یکی از دیدگاه‌هایی است که تأخیر در سن ازدواج را در برخی جوامع بررسی می‌کند. به عبارتی در ‌این سری تحقیقات بعضی محققان برای تبیین تفاوت در زمان تشکیل خانواده بین افراد، از مفهوم نوسازی استفاده کرده‌اند. بر‌این اساس کاهش یا افزایش سن ازدواج، با درجات نوسازی مقایسه شده است. در جریان نوسازی، خانواده‌محوری به فردمحوری تبدیل می‌شود، فرآیند نوسازی با ترجیح خانواده هسته‌ای، فردمحوری (در مقابل خانواده‌محوری)، بهبود موقعیت زنان، گسترش تحصیلات عمومی، شهرنشینی و ازدواج‌های با انتخاب آزاد، تشکیل خانواده در سنین بالاتر را تشویق می‌کند. 

در نتیجه در جریان نوسازی، بسیاری از کارکردهای قدیمی خانواده، به سازمان‌ها و نهادهای دیگر واگذار می‌شود. ‌این تغیر کارکرد، شبکه اجتماعی را جایگزین شبکه خویشاوندی می‌کند و در نتیجه، خانواده به واحد هسته‌ای که بر فردگرایی استوار است، تبدیل می‌شود. 

فردگرایی بدین معنی است که بخش عمده‌ای از تصمیمات مربوط به زندگی اعضای خانواده، مانند تصمیم‌گیری در مورد تشکیل خانواده و ازدواج، توسط خود افراد اتخاذ می‌شود. ‌این فردگرایی که می‌تواند به عنوان کنترل بیشتر افراد بر سرنوشت خود تلقی شود، فرآیند تصمیم‌گیری و عملی شدن را، در مقایسه با زمانی که توسط خانواده انجام می‌شد، متحول می‌کند. از‌این رو شروع نوسازی با تأخیر در تحقق تصمیمات فردی هماهنگ است. ازدواج‌های با انتخاب آزاد معمولاً با سنین ازدواج بالاتر همبسته‌اند(محمودیان، 1383).

•    مضیقه ازدواج
مضیقه ازدواج (Marriage Squeeze )، به عدم توازن تعداد مردان و زنان در سن ازدواج اشاره می‌کند. در یک تعریف ساده، مضیقه ازدواج را می‌توان عدم تعادل در تعداد مردان یا زنان در سن ازدواج تعریف کرد. در دوران مضیقه ازدواج، زنان ازدواج نکرده، بخش عمده‌ای از زندگی خویش را بدون همسر سپری می‌کنند. فقدان حمایت مالی از سوی مردان، مستلزم سرمایه‌گذاری در اشتغال است و اشتغال، نوعی امنیت را برای آنها فراهم می‌آورد.

مضیقه ازدواج زنان، از طرفی موجب افزایش سهم زنان در نیروی کار شده و از طرف دیگر منجر به کاهش باروری می‌گردد (احمدی و همتی؛ 1387). برخی مقاله‌ها در نتایج تجربی خود به ‌این نتیجه رسیده‌اند که در ‌ایران نیز مضیغه ازدواج برای زنان وجود دارد و برخی تحقیقات ‌این موضوع را رد می‌کنند.

•    جوامع در حال گذار 
یکی از معضلات عمده کشورهای در حال گذار، تورم و رکود ساختاری است. رشد بهداشت و رفاه عمومی، نرخ مرگ و میر را کاهش داده و باعث رشد بالای جمعیت می‌شود. نرخ رشد جمعیت و پیشرفت نسبی امکانات جمعی، تقاضای کل را افرایش داده و تورم ساختاری ‌ایجاد می‌کند. جوامعی که در حال گذار بوده‌اند یا در ابتدای توسعه صنعتی‌اند، از سن متوسط ازدواج بالایی برخوردارند. برای مثال ‌این پدیده در کشورهای ژاپن، هند، آمریکا و کشورهای غربی مشاهده شده است.

شاید در سطح کلان، عامل اصلی بالا رفتن سن ازدواج ناشی از وجود ساختار اقتصادی در حال گذار در ‌این کشورهاست؛ زیرا همواره در ابتدای دوره رشد صنعت و به دنبال آن امکان آزادی فردی و کاهش حضور والدین در امر ازدواج و پایین بودن سطح زندگی و نیز وجود بیکاری؛ سن متوسط ازدواج بالا می‌رود ( مج‌الدین، 1386). 

می‌توان ‌ایران را نیز در دسته جوامع گذار به حساب آورد، به‌طوری که ارزش‌های افراد در حال دگرگونی است و ازدواج جایگاه قبلی‌اش را نزد جوانان نداشته و دیگر به عنوان تنها سبک زندگی پذیرفته شده، یکه‌تازی نمی‌کند. 

•    مهاجرت
در نگاه نخست، به نظر می‌رسد مشکل تأخیر در سن ازدواج مشکل کلان‌‌شهرها ‌باشد، اما آمارها نشان می‌دهد که گاهی‌این پدیده در روستاها بیشتر از شهرهاست. ‌این پدیده تحت‌تأثیر مهاجرت از روستاها به شهرها دو چندان شده است.

مهاجرت به منزله مهم‌ترین عامل در بالا رفتن سن ازدواج دختران روستایی تأثیر دارد؛ به‌این معنا که ازدیاد مهاجرت پسران به شهرها بر بالا رفتن سن ازدواج دختران تأثیر می‌گذارد. امکان مهاجرت بیشتر در بین پسران، ادامه تحصیل را نیز‌ برای آنها ممکن می‌سازد و همین عامل باعث می‌شود که پسران از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار شده و دایره همسرگزینی‌شان گسترده‌تر شود؛ در صورتی که ‌این امکان برای دختران فراهم نیست. 

متغیر مهاجرت با هزینه‌های اقتصادی نیز مرتبط است و پسران بعد از مهاجرت توانایی مالی بیشتری به‌دست می‌آورند که دایره همسرگزینی آنها را وسیع‌تر می‌سازد و ‌این امر باعث بالا رفتن سن ازدواج در روستا می‌شود. (مج‌الدین، 1386)

بحث
همان‌طورکه در بالا بحث شد، تأخیر در ازدواج پدیده‌ای متأخر در جامعه ماست. تحقیقات بیشتر بر روی تأخیر ازدواج دخترها تأکید کرده‌اند، در صورتی که در کلان‌شهرهای‌ ایران، سن ازدواج پسرها نیز بالا رفته است. همان‌طور که اشاره شد، طبق نظریه فایده و سود، جوانان گویا ازدواج کردن در سن پایین و یا مناسب را عملی عقلانی در شرایط کنونی اقتصادی و اجتماعی ارزیابی نمی‌کنند. آنان سعی می‌کنند تا مهیا کردن شرایط مناسب مالی، ازدواج را به تأخیر بیندازند.

دختران نیز ازدواج را مانع پیشرفت فردی نظیر تحصیلات و یا اشتغال ارزیابی می‌کنند و آن را تا به دست آوردن موفقیت نسبی شخصی به تأخیر می‌اندازند. با توجه به نظریه‌های مرور شده به نظر می‌رسد در صورتی که شرایط اقتصادی و اجتماعی بهبود یابد، میانگین سن ازدواج نیز کاهش چشم‌گیری پیدا کند.

 در رابطه با روستاها عنوان شد پسران برای پیشرفت به شهر می‌روند و دختران از ‌این امکان تحرک اجتماعی به دلایل موانع فرهنگی برخوردار نیستند، اما نکته ‌اینجاست که پسران بعد از ‌این که از نظر مالی، تحصیلی و شغلی در شهر پیشرفت کردند، دیگر حاضر نیستند که با دختران روستا ازدواج کنند و به سمت دختران شهری که شرایط مشابه‌تری با آنان دارند می‌روند؛ چنان‌چه امکان اشتغال و رشد در روستاها فراهم شده و به وضعیت اجتماعی و اقتصادی روستاها رسیدگی شود و یا از شغل‌های موجود در روستاها حمایت مالی گردد، تقاضای افراد برای مهاجرت شغلی از روستا به شهر کاهش یافته و درون‌همسری در روستا افزایش پیدا می‌کند.

هنگامی که سن ازدواج به تأخیر می‌افتد، پدیده‌ای به نام مضیغه ازدواج رخ می‌دهد. در‌این شرایط ازدواج به شکل یک رقابت تعریف شده و یک موفقیت قلمداد می‌گردد. بدین صورت که گویا ‌این امکان برای همه افراد مهیا نیست و افرادی که  سرمایه مالی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه جسمانی بیشتری داشته باشند، با توجه به تئوری‌های مرور شده، در اولویت برای انتخاب هستند.

حال شرایطی را در نظر بگیرید که به علت وضعیت بد اقتصادی، مضیغه ازدواج پیش آمده است و مهم‌ترین ارزش و معیار انتخاب شدن دختر برای ازدواج در اجتماع زیبایی قلمداد شود. بدین صورت که دختری که زیباتر است، شانس ازدواج بالاتری داشته باشد، اما از طرفی به خاطر محدودیت‌های اقتصادی و اجتماعی، همه افراد قادر نیستند تشکیل خانواده بدهند. بدین صورت افراد وارد رقابت زیبایی می‌شوند، و بازار عمل‌های جراحی، متخصصان زیبایی پوست، باشگاه‌های زیبایی اندام و ... داغ می‌شود؛ چراکه تعریف از زیبایی به شکل خاص و‌ هالیوودی در ذهن افراد نقش بسته است.

جمع‌بندی و راهکارها
تمام نظرات بررسی شده، هر یک به نوعی تأخیر در سن ازدواج را در ‌ایران تبیین می‌کنند، اما به نظر می‌رسد نظریه‌های اقتصادی نظیر سود و فایده، با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و وضعیت اشتغال و درآمد جوانان و هم‌چنین وضعیت مسکن و هزینه بالای اجاره‌ها، بهترین و بیشترین تبیین را در رابطه با تأخیر در سن ازدواج دارند. 

لازم به ذکر است که تأخیر در سن ازدواج، می‌تواند عامل پیدایش آسیب‌های اجتماعی و فردی دیگری نظیر افسردگی در جوانان شود. هم‌چنین افسردگی نیز خود می‌تواند مقدمه‌ای باشد برای روی ‌آوردن جوانان به اعتیاد و الکل و مواد دیگری که حکم آرام‌بخش را برای آنان داشته باشد. 

در جامعه‌ای که هنوز ازدواج کردن ارزش محسوب می‌شود، تجرد قطعی برای افراد نوعی داغ ننگ اجتماعی محسوب می‌شود و فردی که سن بالایی دارد و هنوز مجرد است، هنگامی که به محافل جمعی وارد می‌شود، افراد به چشم دیگری به او نگاه می‌کنند. مانند کسی که نقص عضوی دارد و از زندگی‌اش کامیاب نشده است. از او در مورد ازدواج نکردنش مدام سؤال می‌کنند و یا برای او دعا و آرزوی متأهل شدن می‌کنند. در چنین شرایطی فرد ازدواج نکرده از سوی جامعه نوعی داغ ننگ اجتماعی را تجربه می‌کند و احتمال‌اینکه دچار انزوا شود، بالا می‌رود. در واقع افزایش تأخیر در سن ازدواج، به نوعی باعث افزایش انزاوای اجتماعی در جوانان می‌شود. 

یکی دیگر از آثار منفی تأخیر در سن ازدواج، تأثیر بر روی نرخ باروری است؛ هر چه سن ازدواج بالاتر رود، احتمال باروری کاهش پیدا می‌کند و یا حداقل افراد فقط قادر هستند در بهترین حالت یک فرزند داشته باشند؛ چراکه افزایش سن زن از یک حدی بیشتر، باعث افزایش ریسک در سلامتی مادر و نوزاد خواهد شد و از یک سنی بالاتر، پزشکان باروری را توصیه نمی‌کنند. در واقع تأخیر در سن ازدواج، در بلندمدت، تأثیر عمیقی بر نرخ رشد جمعیت خواهد گذاشت. 

ایجاد روابط جنسی و عاطفی خارج از چارچوب خانواده را می‌توان یکی دیگر از تأثیرات تأخیر در سن ازدواج دانست. هر چه فاصله میان بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی و اجتماعی فرد بیشتر شود، احتمال ‌این‌که رابطه‌هایی خارج از چارچوب خانواده برقرار کند، بیشتر می‌شود. 

در واقع جهت کاهش سن ازدواج با توجه به مبانی نظری مرورشده، راهکارهای مختلفی وجود دارد. جهت کاهش سن ازدواج در شهرها، افزایش رفاه اقتصادی و آسان‌تر شدن شرایط اقتصادی ازدواج از قبیل افزایش شغل و کاهش نرخ مسکن می‌تواند کارساز باشد. هم‌چنین به منظور جلوگیری از بالارفتن سن ازدواج در روستاها و جلوگیری از تجرد قطعی دختران روستایی، ‌ایجاد شغل‌های مناسب در روستاها و حمایت‌های مالی جهت اشتغال‌زایی در روستا برای کاهش مهاجرت پسرها، می‌تواند مؤثر باشد. از سوی دیگر، آموزش مهارت‌های ارتباطی بین دو جنس، می‌تواند باعث کم‌رنگ شدن پیش‌داوری‌های دو جنس از یکدیگر گردد و ارتباط و پیوند میان آنان را راحت‌تر و پایدارتر نماید. 

منابع
1.    گتابی، کرم حبیب‌پور؛ غفاری، غلامرضا،(1390) " علل افزایش سن ازدواج دختران"، زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، دوره 9، شماره 1، بهار 1390، 7-34
2.    هزار جریبی، جعفر،؛ آستین فشان،پروانه، "بررسی عوامل اجتماعی، اقتصادی موثر بر میانگین سن ازدواج زنان در سه دهه گذشته (1355-1385)، مجله برنامه‌ریزی رفاه و توسعه اجتماعی.
3.    محمودیان، حسین (1383)، "سن ازدواج در حال افزایش: بررسی عوامل پشتیبان"، نامه علوم اجتماعی شماره 24، زمستان 1383، ص 27-53.
4.    احمدی، وکیل؛ همتی، رضا، "بررسی وضعیت مضیقه ازدواج در‌ایران".
5.    مجدالدین، اکبر (1386)، "بررسی دلایل و آثار افزایش سن ازدواج دختران روستایی"، پژوهش‌نامه علوم انسانی، شماره 53، بهار 1386.
6.    ضرابی، وحید؛ مصطفوی فرخ، 1390 " بررسی عوامل مؤثر بر سن ازدواج در‌ایران؛ یک رویکرد اقتصادی، فصل‌نامه پژوهش‌های اقتصادی، سال یازدهم، شماره چهارم، زمستان 1390، ص 33 تا 64. 
 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی